دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۵/۶/۲۰۲۴

آیا تمایل دارید در کانال عصر عضو شوید؟

سرویس پیشنهاد سردبیر | کد خبر: ۶۲۳۶۸
تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۴ - ساعت ۱۲:۳۲
روایت روزگار تلخ معلول بجنوردی و خانواده اش؛

دستهایی که جاماندند/ روزی سفره به امید کوپن مسجد

محمد ابراهیمی، کارگری ساده و جوان که در یک شب زمستانی سرد و تاریک، اسفندماه سال 93، دو دستش را در حادثه تصادف از دست داد، شبی که ضاربان گریختند، محمد معلول شد و خانواده اش به روزگار سیاه نشستند.
به گزارش خبرنگار اترک نیوز، محمد ابراهیمی، 32 ساله، ساکن شهر بجنورد تا قبل از اسفندماه سال 93 کارگری ساده بود و همسر ناشنوایش  در خانه های مردم کار می کرد و از این راه  نان و ماست و پنیری را بر سر سفره خود می بردند.
 
 
محمد که با درآمد کارگری خرج خانواده چهار نفری خود را به دست می آورد در یک شب زمستانی در اسفندماه سال 93 بر اثر تصادف با یک نیسان وانت و موتور سه چرخ، هر دو دست خود را از دست داد و این دست ها که چرخ خانه بودند در این تصادف قطع شدند.
ضاربان ناجوانمرد گریختند و رفتند اما محمد بر روی دستان مردم به بیمارستان منتقل شد که زنده بماند اما چه زنده ماندنی!
دستان محمد که چرخ این خانواده چهار نفره را می چرخاند، قطع شدند و همسر ناشنوای محمد که مبتلا به بیماری اعصاب و روان و کمر درد نیز بود، تحت فشار این اتفاق توان کار کردن خود را از دست داد.
هر چند قبل از این اتفاق زندگیشان سخت می گذشت اما با این اتفاق هم روزگار برای آنها نه تلخ تر،  بلکه سیاه تر شد و الان آنان روزهای  خود را با عذاب چه کنیم،چه کنیم و با سفره ای خالی پشت سر می گذرانند.
 
اما تلخ تر از ناجوانمردی ضاربان، سفره خالی، بی مسکنی و استیصال  این خانواده از سهم نداشتن از بیت المال کشور، بی توجهی مسئولان و بی مهری فامیل است.
هر چند که کمک های غذایی و نقدی مختصری از طرف عده ای از خیران به آنها داده می شود، اما این خانواده این سوال را می پرسند که چرا نباید در این شرایط بسیار سخت و تلخ از کمک های دولتی بهره مند شوند؟ 
 اترک نیوز به سراغ محمد ابراهیمی، 32 ساله، ساکن شهر بجنورد و خانواده اش رفت تا آنان این روزهای سختی را که پشت سر می گذرانند را با زبان خود روایت کنند.
 
آقای ابراهیمی شما چند فرزند دارید؟
دو دختر دارم، دخترم بزرگم 13 ساله است و کلاس هفتم را تمام کرده و دختر دوم من هشت ساله و مبتلا به اوتیسم است و نمی تواند حرف بزند.
 
آیا همسر شما نیز معلول است؟
کمی ناشنوا است و بیماری اعصاب و روان دارد و تحت پوشش بهزیستی است.
 
چه شد که دستان خود را از دست دادید؟
در یکی از شب های اسفند ماه سال 93، حدود هشت شب، می خواستم از عرض جاده ای در مسیر روستای محمد علی پهلوان عبور کنم که در حین عبور از جاده یک وانت سایپا با چراغ نور بالا از روبرو در حال سبقت گرفتن از یک پراید تمام حواسم را جلب کرد ناگهان از پشت سر یک موتور سه چرخ به من زد و من به لاین سایپا پرت شدم و سایپا از روی دستانم رد شد و دیگر هیچ چیزی به یادم نمی آید.
 
چه کسانی شما را به بیمارستان انتقال دادند؟
مردمی که در همان منطقه من را پیدا کردند به بیمارستان منتقل کردند.
 
 
ضاربان چه شدند؟
ضاربان متواری شدند و نیروی انتظامی هم تاکنون نتوانسته ضاربان را شناسایی و دستگیر کند و متاسفانه هیچ دیه ای هم به من اختصاص نیافته است.
 
قبل از تصادف شغل شما چه بود؟
یک کارگر ساده بودم.
 
 پس از این اتفاق و از دست دادن دست های خود، چطور امورات شما گذشت؟
عده ای خیر کمک های مختصری را به من داشته اند، خودم هم ضایعات جمع می کنم که فروش ماهانه آنها حدود 30 تا 40 هزار تومان می شود.
همچنین هر از چندگاهی همسایه ها نیز یک مختصر کمک غذایی انجام می دهند.
قبل از این اتفاق همسرم هم در خانه صاحبخانه قبلی کار می کرد اما بعد از این اتفاق و تحمل فشار روانی این موضوع و به علت اینکه کمر درد هم داشت، دیگر توان کار کردن خود را هم از دست داده است.
همینطور یک موسسه خیریه ماهانه به ما حدود 40 هزار تومان کمک می کند که آن صرف داروی همسرم می شود.
بعد از این اتفاق سفره ما فقط با نان خالی پر شد و این نان خالی هم از برکت کوپن مسجد محل است که به نانوایی داده است.
 
آیا درخواست کمک از ادارات دولتی مرتبط داشتید؟ آنها چه کمک هایی به شما انجام دادند؟
نه فرمانداری، نه بهزیستی و نه کمیته امداد هیچ یک هیچ کمکی را انجام ندادند.
فقط مدیریت بحران استان یک بار یک کمک ریالی بسیار مختصر و شورای شهر نیز در حد یک خوار و بار و کمک ریالی، ما را مورد تفقد قرار دادند.
 
 آیا تحت پوشش بهزیستی هستید؟
پس از این اتفاق، هفت ماه قبل تحت پوشش این اداره کل قرار گرفتم، این اداره کل به بنده گفت که پس از یکسال به شما ماهانه 50 هزار تومان می دهیم، که هنوز ریالی از این اداره نگرفته ام.
همینطور درخواست کمک 200 هزار تومانی از این اداره را داشته ام که هنوز داده نشده است.
 
 آیا فامیل های شما به شما سر می زنند و به شما کمک می کنند؟
وقتی برای من این اتفاق افتاد، همان اوایل فامیلم به من و خانواده ام سر می زدند و اما پس از مدتی دیگر جویای احوالمان نشدند.
 
 
 
دختر هشت ساله شما مبتلا به اوتیسم است، آیا به مرکز توانبخشی می برید؟
با کمک یک خیر توانستم دخترم را به یک مرکز توانبخشی بفرستم اما چون از کارکرد آن مرکز راضی نبودم و دخترم نتوانست توان حرف زدن بدست آورد، دیگر او را به آن مرکز نفرستادم.
 
 دختر 13 ساله شما به مدرسه می رود؟
امسال دخترم کلاس هفتم را تمام کرد اما به علت اینکه تحت فشار این اتفاقات بود از پنج امتحان جا ماند، چون توان مالی ندارم نمی توان سال تحصیلی جدید او را به مدرسه بفرستم.
 
آیا این خانه ای که سکونت دارید، اجاره ای است؟
شخصی یک اتاق و آشپزخانه این خانه را بدون رهن البته با اجاره 200 هزار تومان در ماه به ما اجاره داده است، طی این چند روز اخیر هم مرتبا به جلوی درب خانه می آید و می گوید یا خانه را خالی کنید و یا اینکه اجاره این خانه 250 هزار تومان خواهد شد، در اوضاع کنونی یک ریال بابت پول اجاره بیشتر و پول رهن خانه را ندارم که بپردازم و هر کجا که برای اجاره خانه می روم ، اول می گویند پول رهن.
 
 
آیا به انجام کار خاصی فکر کرده اید؟
ای کاش دولت کمک می کرد و یک دکه و یک کمک ریالی را به من می داد تا می توانستم کمی وسایل بخرم و بفروشم تا بتوانم خرج خانواده ام را درآورم تا حداقل خانواده ام از این عذاب نجات پیدا می کردند.
انتهای پیام/ق
خوانندگان محترم سایت خبری تحلیلی عصر اترک، شما می‌توانید سوژه های خود را به برای ما ارسال کنید تا پس از تأیید با نام شما در سایت و کانال عصراترک درج شود.

شماره تماس با سایت خبری تحلیلی عصر اترک:

058-32230729 - 058-32288068

ارتباط با سردبیر سایت در پیام رسان تلگرام

ارتباط با سردبیر سایت در پیام رسان سروش

آدرس پست الکترونیکی: info@atraknews.com


با تشکر
نظر شما ثبت و پس از بررسی انتشار میابد.
ارسال نظر
نام :
ایمیل
نظر
پایگاه خبری تحلیلی عصر اترک