دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۵/۵/۲۰۲۴

آیا تمایل دارید در کانال عصر عضو شوید؟

سرویس اجتماعی | کد خبر: ۲۸۸۰۲۳۸
تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۱/۲۴ - ساعت ۰:۶

برگی از زندگی شهید سردار علی رمضانی

سردار شهید علی رمضانی در سال ۱۳۳۹ در شهرستان بجنورد متولد شد. وی اولین‌بار در سال ۱۳۶۲ مصادف با عید قربان به جبهه اعزام شد و در دوران جنگ مسئولیت‌های سنگینی را در واحدهای مختلف برعهده گرفت. علی در عملیات بدر مجروح شد و درنهایت در دی‌ماه سال ۱۳۶۶ در عملیات «بیت‌المقدس ۲» در «ماووت» به شهادت رسید.
برگی از زندگی شهید سردار علی رمضانی,

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی عصر اترک، در سومین روز خردادماه سال ۱۳۳۹ خانه حاج‌آقا جان رمضاني به قدوم مبارك علي مزين شد. اولين قدم‌های آشنايي با دين را در داخل خانواده و در آغوش پدر و مادر برداشت و با قرائت قرآن و خواندن نماز از دوران كودكي آشنا شد.

علي پنج سال از دوران تحصيلش را در مدرسه‌ای در روستاي نجف‌آباد طي كرد. علي در دوران دبيرستان كه مصادف با دوران انقلاب بود يعني ساله‌ای ۵۵ و ۵۶ همراه با پسرعمه‌هایش مخفيانه در جلسات  انقلابيون و سخنرانی‌های ضد رژيم حضور می‌یافت.

در آن دوران با شهيد قدوسي مقدم آشنا شد كه ادامه حضور در اين جلسات و سخنرانی‌ها را با اين شهيد بزرگوار ادامه داد. علي اولین‌بار يكشنبه بیست و هفتم خردادماه سال ۱۳۶۲  مصادف با دهم ذيحجه، روز عيد قربان به خاك مقدس جبهه قدم نهاد.

در دوران جنگ مسئولیت‌های سنگيني در واحدهاي مختلف ازجمله در واحد اطلاعات عمليات بر عهده داشت و با شجاعت تمام براي جمع‌آوری اطلاعات به قلب دشمن می‌تازید.

شهید رمضانی آن‌قدر مهربان بود كه حاضر نبود قطره خوني از بيني رزمنده‌ای بچكد. می‌گویند در یکی از رزم‌های شبانه كه نيروهاي بسيجي را براي رزم شبانه برده بودند، مردي سال‌خورده از ناحيه كمر آسيب می‌بیند، علي كه از اين ماجرا متأثر شده بود، خود را مقصر می‌دانست.

مقام و منصب علي هرگز باعث كبر و غرور وي نگرديد و حتي در يكي از مصاحبه‌های قبل از عمليات، خود را عبدالله (بنده خدا) معرفي می‌کند. او بعد از عمليات، زماني كه به بجنورد برمی‌گشت به خانواده‌های شهداي گردانش سر می‌زد و به آنان دلداري می‌داد. علي در عمليات بدر مجروح شد.

دی‌ماه ۱۳۶۶ برف سنگيني تمام منطقه ماووت از جمله ارتفاعات  گلان، گرده و... را سفيدپوش كرده بود. گردان نصرالله بايد نيمه نیمه‌شب ارتش را شروع می‌کردند تا رشته‌کوه موسوم به تپه‌های سوزني را تصرف كند.

با هدایت شهید محمدزاده و شهید رمضانی و برادران اطلاعات و عملیات، گردان نصرالله موفق شد بدون کوچک‌ترین صدا و حتی شلیک یک گلوله، ۷ کیلومتر در سکوت محض از خط اول دشمن عبور کند، تاکتیک خوبی انتخاب شده بود مسیر رفت از کنار رودخانه و صخره‌های سخت انتخاب شده بود طوری که صدای آب اندک صدای ناشی از راه‌رفتن رزمندگان را همپوشش می‌داد.

 شهید رمضانی در لب پرتگاه‌ها و گذرگاه‌های خطرناک می‌ایستاد و یکی‌یکی رزمندگان را کمک می‌کرد تا از صخره‌ها بالا روند، حتی از کنار قرارگاه فرمانده هی تیپ دشمن هم عبور کردند و خود را به‌پای ارتفاعات سوزنی رساندند، آماده بالارفتن از کوه بودند که نیروهای عمل‌کننده در سمت چپ (لشکر ۲۵ کربلای مازندران یا عاشورای تبریز) زودتر درگیری را شروع کردند و منطقه آكنده از صداي انفجار و صفير گلوله‌ها شد.

نیروهای صدامی بالای ارتفاع سوزنی هم هوشیار شده و  به هر شیءی مشکوکی تیراندازی می‌کردند، یک‌لحظه نیروهای گردان پشت درخت‌ها و تخته‌سنگ‌ها سنگر گرفتند، یکی از آرپی‌جی‌زن‌های گروهان اخلاص با شجاعت به سمت دوش یکای دشمن شلیک کرد و آتش خاموش شد، لذا نیروهای گردان پشت سر بچه‌های اخلاص به ستون یک به سمت بالای سوزنی حرکت کردند، در همین حین یک ایفا نیروی پر از نیروهای بعثی از جاده پائین کوه در حال دورزدن بچه‌ها بودند که امیر جلیلی آزاد، احمد برکات و چند نفر دیگر از بچه‌های اخلاص مأمور درگیری با آن آیفا و تأمین جاده تدارکاتی شدند که در حین درگیری شهید جلیلی آزاد به شهادت رسید، بقیه نیروها بدون هیچ‌گونه تلفاتی موفق به تسخیر ارتفاعات سوزنی شدند و  عراقی‌ها در پائین کوه مخفی شدند و با روشن‌شدن هوا گروه‌گروه تسلیم گردیدند، شهید محمدزاده شخصاً در کنار اسرا حاضر شد و دستور داد تا با مهربانی با آنها برخورد شود با آب و سیگار خودشان از آنها پذیرایی شد و به عقب تخلیه شدند، و با اینکه امکان پیشروی وجود داشت؛ اما دستور تقویت مواضع و پدافند بود، سنگرهای عراقی در سمت غرب بود و در تیررس دشمن بود؛ لذا رزمندگان در خط الراس و سمت شرق ارتفاعات، سنگر حفر کرده و یا از گودال قبلی به‌عنوان جان‌پناه استفاده می‌کردند، بچه‌های اخلاص در بالاترین یال که چسبیده به ارتفاعات قمیش بود مستقر شدند و فرمانده  با کادر گردان در ارتفاع پائین‌تر مستقر شدند، شهید محمدزاده، علي رمضانی، حسین پیلتن، مصطفی کریمی و....در یکی از همین سنگرهای بدون سقف بودند که چندین گلوله زماني درست بالای سر آنها منفجر شد و باراني از تركش روی سر این عزیزان باریدن گرفت، صحنه عاشورایی بود، تقریباً همگی مجروح شده بودند، علي وضعيت وخیم‌تری داشت تركش به بازوي دست چپش اصابت كرده بود و موج گلوله سرش را به سنگ كوبيد.

دوستان باعجله سعي كردند او را از قله فرود آورند و به اورژانس برسانند  ولي علي كه سال‌ها براي اين لحظه خون‌دل خورده بود، در قبل از ظهر روز ۲۵ دي ۱۳۶۶ عاشقانه به همراه شهید مصطفی کریمی دعوت حق لبيك گفت و به ملکوت اعلی پیوست.

انتهای خبر/گ

خوانندگان محترم سایت خبری تحلیلی عصر اترک، شما می‌توانید سوژه های خود را به برای ما ارسال کنید تا پس از تأیید با نام شما در سایت و کانال عصراترک درج شود.

شماره تماس با سایت خبری تحلیلی عصر اترک:

058-32230729 - 058-32288068

ارتباط با سردبیر سایت در پیام رسان تلگرام

ارتباط با سردبیر سایت در پیام رسان سروش

آدرس پست الکترونیکی: info@atraknews.com


با تشکر
نظر شما ثبت و پس از بررسی انتشار میابد.
ارسال نظر
نام :
ایمیل
نظر
پایگاه خبری تحلیلی عصر اترک