تمام ایران از شمالیترین نقطه آن تا جنوبیترین نقطه آن، خط مقدم جهان اسلام بود و هر قشری و صنفی هرچه میتوانست دریغ نمیکرد. عدهای جهاد مالی میکردند و عدهای دیگر، جهاد جانی و عدهای نیز جهاد فکری و فرهنگی. امّا همه در یک صف و یک خط بودند.
به گزارش عصراترک، هرگاه صحبت از دفاع مقدس میشود، آنچه که به ذهن میرسد همان گوشه از کشور است؛ اما این مشت گرهکردهٔ مردمی که به دهان استکبار زده شد، از بازوی قدرت مردم مستضعف و دردمندی بود که در پشتجبههها و درون شهرها بودند. از بازوی همین مردم کوچه و بازار، اعم از مرد و زن و کودک، جوان و طلبه و دانشجو و کارمند و کارگر و… که بدون هیچ چشم داشتی هر آنچه را که برای پیروزی در این جنگ عقیده لازم بود، تهیه میکردند و در انتظار ضربه نهایی فرزندانشان بودند.
تمام ایران از شمالیترین نقطه آن تا جنوبیترین نقطه آن، خط مقدم جهان اسلام بود و هر قشری و صنفی هرچه میتوانست دریغ نمیکرد. عدهای جهاد مالی میکردند و عدهای دیگر، جهاد جانی و عدهای نیز جهاد فکری و فرهنگی. امّا همه در یک صف و یک خط بودند.
تاریخ به یاد دارد آن زمانی که بچه دبستانی قلّک خود را پُر میکرد و بهجای آنکه اسباببازی کودکانهاش را بخرد، با فراخوان و بدون فراخوان تقدیم به جنگ میکرد. زنانی که طلاها و جواهرات و حتی حلقه ازدواج خود را هدیه میکردند یا گاهی لباسهای رزمندگان را تهیه میکردند یا کارهای تبلیغاتی و هنری برای جبهه تهیه مینمودند و یا آنانی که در بیمارستانهای صحرایی و شهری پرستاری و کارهای درمانی انجام میدادند، دانشجویانی که از قمقمه آبگرفته تا قطعات یدکی اسلحههای نظامی و حتی موشکهای تاکتیکی را طراحی و میساختند و طلّابی که وظیفه سنگین تبلیغات و تبیین جنگ را در کنار رزمندگان بر عهده داشتند همهوهمه میلیونها میلیون قطره زلالی بودند که رود همبستگی را جریان داده بودند.
این وحدت مردم در شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» از جمله کمکهای معنوی مردمی بود که همواره گرمکننده جبهههای نبرد بود و این نهتنها در شعار که در عمل نیز بروز مییافت.
سه عنصر اساسی که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشت شامل ایدئولوژی، رهبری و مردم بود. بدون حضور گسترده مردم مسلمان نه امکان پیروزی انقلاب و نه امکان تداوم و حفظ انقلاب در برابر این همه توطئههای داخلی و خارجی وجود داشت. میتوان به جرأت گفت مردم مهمترین نقش را در دفاع مقدس داشتند. باتوجهبه حجم گسترده تهاجم و باهدف سرنگونی جمهوری اسلامی، بدون حضور و مشارکت مردم امکان مقابله وجود نداشت.
ستاد کمکهای مردمی
با شروع جنگ تحمیلی، تشکلی در محل ستاد نمازجمعهها بهصورت خودجوش ایجاد شد و شروع به کارکرد. وقتی نیازهای رزمندگان در جبهه اعلام میشد، اقشار مختلف مردم، امکانات و اجناس کمکهای نقدی و غیرنقدی خود را و آنچه موردنیاز بود به ستاد مشخص شده تحویل میدادند. در این میان بعضی مردم فقط نقششان جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی برای جبههها بود.
برای ارتقا و بهبود کیفیت فعالیتهای کمکرسانی، مسئولان کشور به این نتیجه رسیدند که ستادی را برای جذب و هدایت کمکهای مردمی که در آن زمان تحت عنوان «ستاد کمکهای مردمی» معروف بود تشکیل بدهند تا انسجام بیشتری به آنها داده شود؛ لذا این ستاد در شهرستانها زیر نظر سپاه تشکیل شد و افراد علاقهمند به عضویت ستاد درآمده به فعالیت پرداختند. باوجود تغییر نام ستاد، محل جمعآوری کمکها در محل نمازجمعه بود.
ستاد پشتیبانی، جذب و هدایت کمکهای مردمی دارای یک سیستم اداری و اجرایی بود که بهوسیله یک نفر بهعنوان مدیر، همراه تعدادی پرسنل که عمدتاً مأمور از ادارات و نهادهای انقلابی بهویژه جهاد سازندگی و سپاه پاسداران بودند، اداره میشد. وظیفه این ستاد، اجرای سیاستهای ستاد کمکهای مردمی، ارتباط با یگانهای رزم، شناسایی نیازهای یگانها، جمعآوری کمکهای مردم، ارتباط با ستاد فرعی کمکهای مردمی در سطح شهرستانها، ارسال کمکهای مردمی به یگانهای رزم و پشتیبانی از یگانهای مرتبط با شهرستان بود.
اولویت جمعآوری و ارسال کمکها بر اساس نیاز و درخواست یگانهای رزمی بود. در بعضی مواقع مصالح ساختمانی موردنیاز بود و در بعضی مواقع وسیله نقلیه. البته ارسال مواد غذایی، پوشاک، مواد شوینده و بهداشتی بهعنوان نیاز ثابت همیشه موردنظر بود. محل ستاد نمازجمعه، امامزادهها و مساجد بهعنوان مهمترین مکان جمعآوری و ارسال کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم بودند. پایگاه بسیج بهعنوان کانال ارتباط مردم با سپاه پاسداران، شوراهای اسلامی محلهها بهعنوان کانال ارتباطی روستاییان با جهاد سازندگی و همچنین ستاد کمکهای مردمی پشتیبانی آموزشوپرورش از مهمترین مجریان محسوب میشدند.
زنان مهمترین نقش را چه از نظر تشویق همسران و فرزندان و تحمل سختیها و چه در جهت جمعآوری کمکها (پخت نان، تهیه لباس مناسب برای رزمندگان) در پشتیبانی از جنگ به عهده داشتند، ستاد کمکهای مردمی پشتیبانی علاوه بر ارسال کمکهای نقدی و غیرنقدی مردمی، در بخش مهندسی و عمران برای ساخت پادگان یا تجهیز آن نیز اقدامات لازم را انجام میداد.
نمونه کمکهای مردمی
کمکهای غیرنقدی بهصورت کالاهای متنوع مستقیم به جبهههای نبرد ارسال میشد، ولی کمکهای نقدی صرف مخارج ضروری جنگ میگشت. طلا و جواهرآلات اهدائی تبدیل به پول نقد میشد و از آن طریق نیازهای جبههها تأمین و در بعضی از موارد پول نقد به مسئولان پشتیبانی یگانها داده میشد.
به همراه هدایای مردمی نامههایی از طرف اقشار مختلف مردم خصوصاً دانشآموزان به رزمندگان اسلام ارسال میشد که خود در بسیاری از موارد با ارسال آدرس، پل ارتباطی بین رزمندگان و ارسالکنندگان آن بود.
گاهی برای تشویق تأثیرگذاری بیشتر، هدایای دانشآموزان با ابتکار خاصی به ستاد تقدیم میشد. ستاد روزی را تعیین میکرد و دانشآموزان مدارس مختلف نیز در آن روز اعلام شده با دردستداشتن قلکهای خود، مخصوصاً در روز جمعه که مردم در نمازجمعه حاضر بودند، به ستاد نمازجمعه میآمدند و به شکل خاصی کمکهای خود را که در همان قلکهای کوچک خودشان بود، تقدیم میکردند.
یکی از نمونههای قابلتوجه مشاهده اهدای حلقه نامزدی بهوسیله نوعروسان و تازهدامادها بود. تازهعروس و دامادی که تازه ازدواج کرده بودند و زندگانی خودشان را تشکیل داده بودند، یک پاکتنامه را که حاوی حلقه نامزدیشان بود تقدیم میکردند، در نامهای هم به این موضوع اشاره میکردند که ما تنها چیزی را که الان میتوانیم کمک کنیم این حلقه نامزدی است.
زنان نیز قطعات طلاهای خود را بهعنوان کمک تقدیم ستاد میکردند. تعداد قطعات طلاها در حضور امامجمعه صورتجلسه میشد. بهوسیله یکی از مسئولان ستاد کمکهای مردمی به بازار برده و فروخته میشد و پول آن بهحساب مشخص شده در بانک، واریز میشد و بعد باتوجهبه نیازی که رزمندگان داشتند، کالاها و اجناس موردنیاز خریداری میشد و از محل موجودی نقدی در حساب یاد شده، مبلغ آنها پرداخت میشد.
از دیگر نمونههای کمکهای مردمی، نقش و فعالیت وانتبارها و کامیوندارانی بود که بهصورت داوطلبانه و گاهی شبانهروزی، با وسیله نقلیهشان برای جمعآوری کمکهای مردم در محلات شهر و روستاهای همجوار در اختیار ستاد بودند و یا در مواقعی که برای ارسال کمکهای جمعآوریشده به مناطق جنگی نیاز به کامیون بود، این رانندگان برای نوبت گرفتن و اعزام به جبههها از هم سبقت میگرفتند.
شاخهای از ستاد کمکهای مردمی نیز مربوط به خواهران بود که در قالب تشکیل گروههای مختلف در حسینیهها، مساجد و خانههای شخصی در امر کمکرسانی به جبههها حضور فعال داشتند و با تهیه و پخت نان و دوخت لباس، بستهبندی آجیل و مواد غذایی، رزمندگان اسلام را یاری میکردند.
کمکهای غیرنقدی شامل مواد خوراکی، پوشاک و لوازم گرمایشی و بهداشتی میشد که در فصل سرما نیاز جبههها بیشتر به وسایل گرمایشی مانند پتو و چراغ والوور و غیره بود و در فصل گرما آبلیمو و شربت و آبمیوه مورد تقاضا بود.
کمکهای جمعآوریشده در مدارس اغلب با نامهای به رزمندگان همراه میشد. این نامهها دارای انشای ساده و متنی صادقانه بود.
کارمندان نیز با اختصاص یک یا چند روز از حقوق ماهانه، رزمندگان را یاری میکردند.
بخشی از فعالیتهای کمکرسانی در قالب گروهها و اقشار تخصصی بودند. در بعضی زمانها نیاز به تعدادی بنا و کارگر برای ساختن مکانهای موردنیاز رزمندگان مانند حمام در جبهه یا ساختن پناهگاه بود. تعدادی از گروههای مردمی هم شامل بنا و جوشکار که داوطلب و پیشقدم بودند، ثبتنام میکردند و در روزهای خاص و موقعیتهای خاص به جبهه اعزام میشدند. همچنین افراد و گروههایی مانند شاطر، نانوا و راننده از طریق همین ستاد اعزام میشد. بعضی از اعزامها از طریق جهاد سازندگی یا هلالاحمر انجام میشد.
چون امکان تهیه و ارسال نان نرم به جبههها نبود، از کمکهایی که مردم میکردند، آرد تهیه و به بعضی از نانواهای خشک پزی داده میشد، نان خشک میپختند و داخل پاکت بستهبندی میشد هر دو ماه یکبار، سه کامیون فقط نان خشک برای رزمندگان ارسال میشد.
اعزام ۶۵۰۰ نیرو توسط ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی خراسان شمالی
در طول هشت سال دفاع مقدس مردم مذهبی و شجاع خراسان شمالی در دفاع از جان و مال و خاک و ناموس و عزت و شرف خود نقش عظیمی داشتند و با حمایتهای بیدریغ و گوناگون خود رزمندگان اسلام را یاری کردند.
گواهی مردم شهادتطلب خراسان شمالی کلام مقام معظم رهبری است که میفرمایند: ۵۰ سردار برجستهٔ لشکرهای مربوط به خراسان و تیپ جوادالائمه (علیهالسّلام) مال خطهٔ خراسان شمالیاند. ۲ هزار و ۷۷۲ شهید از این منطقه در راه خدا جان خودشان را دادهاند. این استان بیش از ۶ هزار جانباز دارد؛ همچنین آزادگان و رزمندگان و ایثارگران فراوان. این همان روحیهٔ حضور، آمادگی، سرزندگیونشاط است.
ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی خراسان شمالی با اعزام بیش از ۶ هزار ۵۰۰ نیرو به جبهههای جنگ تحمیلی و مناطق جنگی و نقش بیبدیل خود در عملیاتهای طریقالقدس، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۳، عاشورا، بدر، قادر، والفجر ۸، کربلای ۴ و ۵، عملیات کربلای ۶ و همکاری صمیمانه با لشکرهای سپاه پاسداران خراسان شمالی و انجاموظیفه تحت فرماندهی این لشکرهای خداجو در ساختن سنگر، زدن خاکریز، ساخت پل و جاده و تعمیر ماشینآلات سبکوسنگین و انجام صدها مأموریت دیگر و همچنین تأمین نیازهای مختلف رزمندگان و بازسازی مناطق جنگی، نقش کلیدی خود را در دفاع مقدس ایفا کرد و افتخار اهدا ۳۹ شهید و ۵۰۰ جانباز و ۸ آزاده را برای حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی به نام خود ثبت کرد.
امدادگران جمعیت هلالاحمر خراسان شمالی در طول هشت سال دفاع مقدس فعالیتهای چشمگیری در زمینه پشتیبانی جبهههای جنگ داشتند. آنها موفق شدند صدها کامیون کمکهای مردمی را جمعآوری کرده و به منطقه جنگی ارسال کنند و در جبههها نیز خدمات ارزندهای را برای مداوای رزمندگان خسته، مجروح و شیمیایی انجام دهند.
در طول دوران دفاع مقدس دهها هزار نفر از فرهنگیان و دانشآموزان این استان به جبههها اعزام شدند و به دفاع پرداختند. حضور فرهنگیان و دانشآموزان خراسانی در جبههها بهاندازهای بود که در چندین نقطه از محلهایی که لشکرهای سپاه استان مستقر بود باهمت فرهنگیان خراسانی مجتمعهای آموزشی و کلاسهای درس و حوزههای امتحانی تشکیل شده بود.
کمکرسانی نیازهای مختلف جبهههای جنگ نیز که بیشتر توسط جهاد سازندگی، کمیته امداد امام خمینی(ره)، جمعیت هلالاحمر، پایگاهای بسیج و بعضی از چهرههای خیر و انقلابی مانند مرحوم حاج سید احمد یاهوئیان (یکی از بازاریان ذینفوذ شهر بجنورد) انجام میگرفت، بینظیر بود.
خراسانیها در بازسازی مناطق جنگی، اسکان محترمانه جنگزدگان، نگهداری از اسرای عراقی، سرکوبی منافقین در استان و جادهسازی در مناطق جنگی در دوران دفاع مقدس نقش بسزایی داشتند.
حال و هوای روزهای دفاع مقدس در بجنورد چگونه بود؟
معصومه پوستینچی، معلم بجنوردی در گفتگو با خبرنگار عصراترک گفت: بعد از به اوج رسیدن جنگ از تمامی شهرهای کشور، کمکهایی برای جنگزدهها و رزمندهها فرستاده میشد که در بجنورد نیز این کار انجام میشد، جمعآوری کمکهای مردمی از روستاها و شهرها بهصورت نقدی و غیرنقدی انجام و بعد از بستهبندی به مناطق جنگی ارسال میشد.
همچنین برخی از آوارگان جنگی به شهرهای مختلف کشور از جمله بجنورد اعزام شدند و در یکی از مسافرخانهها مستقر شدند، من به همراه تعدادی از زنان و مردان مسئولیت پخت غذا و توزیع پوشاک را برای آنها برعهده داشتیم.
چه فعالیتهایی برای کمک به جبهه در شهرتان انجام میدادید؟
کبری رنجبر بانوی ۷۴ آشخانهای گفت: در آن ایام زنان محله را به فاطمیه دعوت میکردیم و باتوجهبه علاقه، تخصص و تجربه افراد از آنها برای تهیه اقلام موردنیاز جبهه کمک میگرفتیم.
برخی از بانوان را آموزش داده بودیم و در بافتن شال، کلاه و ژاکت برای رزمندگان کمک میکردند و بقیه بانوان نیز در تهیه مواد غذایی و خشکبار مثل برنج و حبوبات از شهروندان و بستهبندی آنها کمک میکردند.
کار در فاطمیه بعضی مواقع حتی تا صبح طول میکشید و ما خسته نمیشدیم و دائم در حال جمعآوری کمک برای جبهه بودیم.
تعداد خانمهایی که در این فعالیت کمک میکردند زیاد بود؛ اما به طور میانگین روزانه ۱۵ نفر یا بیشتر بودند که حضور پررنگتری داشتند که برای انجام این کار بسیار ذوق و اشتیاق داشتند و خوشحال بودند که نقش کوچکی در دفاع بر عهده آنها است.
بعد از آمادهشدن کمکها، آقای صابری با ماشینی که اختیار داشتند تجهیزاتی بستهبندیشده را به مقر منتقل میکردند تا از آنجا به مناطق عملیاتی ارسال شود.
بانوان آن زمان اصرار داشتند که میخواهیم در دفاع مقدس نقشی داشته باشیم و از آن جایی که درس در مکتب اسلام و عاشورا خوانده بودند با اقتدا به حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) و دیگر زنان آزاده این مکتب، همه مردم خود را سهیم در اجر این طریق الهی و رهسپاری در راه دشوار دفاع مقدس میکردند.
ارسال کمکهای بجنوردیها به جبههها
روزنامه خراسان ۳۹ سال پیش در شماره ۹۲۲۴ که ۷ خرداد ۱۳۶۰ به چاپ رسید، در مطلبی در صفحه ۲ از ارسال کمکهای مردم بجنورد به جبههها خبر داده است. در این مطلب میخوانیم: «صبح دیروز ۷۴۳ عدد کلمن آب و ۲۰۰ عدد کیسه گونی به جبهههای جنگ ارسال شد. این اقلام که از سوی مردم متعهد و ایثارگر بجنورد هدیه شده بهوسیله ستاد امداد جنگزدگان این شهرستان جمعآوری گردیده است».
تداوم کمکهای بیدریغ روستاییان به جبههها
روزنامه خراسان در شماره ۹۴۳۹ که ۳ اسفند ۱۳۶۰ به چاپ رسید، در مطلبی در صفحه ۴ از تداوم کمکهای بیدریغ روستاییان بجنورد به جبههها خبر داده است. در این مطلب میخوانیم: «در ادامه کمکهای بیدریغ و ایثارگرانه مردم انقلابی و سلحشور خراسان به رزمندگان ظفرمند اسلام در جبهههای نبرد حق علیه باطل امروز نیز از سوی روستائیان نیکاندیش و حامیان واقعی انقلاب مبلغ ۹۹۸۶۲۲ ریال وجه نقد و مقدار ۱۹۴۵۹ کیلوگرم مواد غذایی شامل گندم، سیبزمینی، نخود و لوبیا، یکتخته قالیچه و سه جفت گوشواره طلا در اختیار ستاد پشتیبانی جبهههای جنگ مستقر در جهاد سازندگی شهرستان بجنورد قرار گرفت».
تهیه و تنظیم: زهرا صدیقی
انتهای خبر/