شهید بیژن ریحانی در سال ۱۳۴۷ در روستای بازارقارناس از توابع شهرستان مانه وسملقان دیده به جهان گشود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک»، در تربیت شهید بیژن ریحانی، مادرش نقش به سزایی داشت وی از همان دوران کودکی، بسیار مظلومی بود روابط با دیگران بسیار عالی بود از همبازیهایش در این دوره قاسم پاکدین (شهید) و علی حرکتی (هم سنگر) بودند.
دوره نوجوانی:
رابطه او با کودکان دیگر بسیار عالی و خوب و با بچهها به مهربانی رفتار میکرد. دوران فراغت را با خواندن کتاب به سر میبرد، در این سن فقط تحصیل میکرد وضع درسی او خوب بود و در دوران طلبگی بسیار فعال بود.
بیشتر اوقات خود را صرف مساجد مذهبی میکرد و پس از فراغت از تحصیل جهت کارکردن به مزارع مردم میرفت تا کمکخرج زندگی باشد. رابطه او با خواهر و برادرش بسیار خوب بود رفتاری بسیار عادلانه داشت و با عقاید انحرافی بسیار برخورد میکرد هیچوقت عصبانی نمیشد دوستان زیادی داشت و بزرگترین آرزویش شهادت بود.
بعد اعتقادی سیاسی:
نسبت به اهلبیت و ارادت به ائمه اطهار همیشه پیشقدم بود باتوجهبه درس طلبگی فرائض دینی را در اول وقت بجا میآورد انس با قرآن داشت. همیشه در مراسمات مذهبی و سیاسی و عمرانی شرکت فعال داشت در اخلاق و رفتار و منش فردی میانهرو و معتدل بود.
بسیار متواضع و صبور بود و در اخلاص نیز زبانزد عام و خاص شد. فقط در صحنه مذهبی خودش درس طلبگی را انتخاب نمود و با شیوه تشخیص قوه عقل به جبهه رفت با فرامین حضرت امام عجین بود و همیشه میگفت امام را نباید فراموش کنیم و اطاعتپذیری از امام را جز واجبات میدانست.
شهید پس از سخنرانی روحانی که به مسجد محل آمده بود با کسب اجازه از پدر به جبهه رفت.
پس از سخنرانی روحانی در مسجد محل در سن ۱۷ سالگی به جبهه اعزام شد.
ایشان فردی بسیار شجاع بود و میگفت ما باید شجاع باشیم و از مملکت دفاع کنیم شهید ریحانی هیچوقت فرصت نکرد دیدگاهش را درباره شهادت بیان کند؛ اما انگیزهاش از رفتن به جبهه را دفاع از نوامیس و حکومت اسلامی میدانست؛ چون بعد از آمدن به مرخصی فقط یک شب منزل بود و بعد هم رفت.
وی در جزیره مجنون در دژ کاسه جهت شستن لیوان و گرفتن وضو کنار آبرفته بود که خمپاره ۶۰ به قلبش اصابت کرده و به شهادت رسید.
انتهاي خبر/