همین نزدیکیها، کمی پایین تر از محلههای بالاشهر، زیر پوست همین شهر، واضح بگویم کلاته جوادیه را می گویم پشت بام خانه یکی از همسایه ها حالا شده محل زندگی یکی از خانواده هایی که مشکلات همنشین همیشگی شان است.
به گزارش عصر اترک، زلزله و خرابی هایش برای خیلی ها به یک کابوس تبدیل شده است، اما انگار " زلزله" پای ثابت بدبختی های خانواده آقای عفتی است از روزی که در زلزله سال 75 کیسه های کارخانه آرد بر روی کمرش می افتند و کمرش می شکند و مجبور به خانه نشینی می شود تا همین اردیبهشت ماه امسال که اینبار زلزله این خانواده را بی خانمان می کند.
اما بی خانمانی وقتی با نداری و درد همراه است، تحملش خیلی سخت می شود، بدتر اینکه دختر معلول ذهنی هم داشته باشی که هر روز برای خانه ای که دیگر نیست، گریه کند.
مادر خانواده هر چند می خواهد ستون این خانه پارچه ای باشد و مشکلات را به روی خود نیاورد اما سر کردن با این همه مشکل و دیدن رنج های فرزندانی که از لحاظ روحی مشکل دارد شاید فقط از عهده یک مادر برآید.
سرمای این روزها ، تحمل مشکلات را برای خانواده آقای عفتی سخت تر کرده است و این ها فقط گوشه ای از هزاران درد نهفته در دل این خانواده است، درد داغ دختری که اعضای بدنش اهدا شد، درد هزینه های درمان دختری که معلول ذهنی است و درد های بی شماری که فقط باید از نزدیک شاهدش باشی تا بتوانی درکش کنی.
مشکلاتی که ای کاش اگر طعم شان را چشیدیم برای کمک به آدمهایی که از ما زیاد هم دور نیستند تعلل نکنیم.
05832230729
عکاس: امید شکری
انتهای پیام/