با توجه به اینکه عراقی ها نیروی هوایی و زرهی مجهزی داشتند، در مقابل ایران نیز توپخانه ای قوی با توپ های ضد هوایی و گلوله های زمینی داشت که به کمک این توپخانه ها همیشه خطوط آتشی قوی ای را به عنوان خط پشتیبان بر سر دشمن می گشودیم.
به گزارش عصر اترک، هرمز ولی زاده آق مشهدی سروان بازنشسته امروز ارتش، در دوران هشت سال جنگ عراق علیه ایران آتش بارچی نیروی زمینی ارتش بود که در عملیات های مختلفی از جمله عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، حضور داشت.
او به عنوان یک سرباز وطن به همراه دیگر آتش بارچی ها با خطوط آتشی که راه می انداختند زمینه را برای پیش روی گردان ها به جلو فراهم می کردند.
این سرباز وطن که در سال 58، 22 سال سن داشت رئیس یک آتش بار در نیروی زمینی ارتش بود که با آغاز جنگ تحمیلی در سال 59 با گردان 383 لشگر 77 پیروز خراسان برای آزاد سازی آبادان محاصره شده، عازم آبادان می شود که با همت و غیرت این سربازان و نیروهای مردمی این شهر در کمتر از یک سال آزاد می شود.
این سرباز وطن که در عملیات بیت المقدس حضور داشت از خاطرات خود درباره آزاد سازی خرمشهر نقل می کند: پس از آزاد سازی آبادان کمتر از یک ماه عملیات بیت المقدس برای آزاد سازی خرمشهر شروع شد که برای حضور در عملیات بیت المقدس به عنوان آتش بارچی به تیپ 55 هوابرد ارتش ایران مامور شدم.
با توجه به اینکه عراقی ها نیروی هوایی و زرهی قوی ای داشتند، در مقابل ایران نیز توپخانه ای قوی با توپ های ضد هوایی و گلوله های زمینی داشت که با کمک توپخانه های قوی همیشه خطوط آتشی قوی ای را به عنوان خط پشتیبان بر سر دشمن می گشودیم.
این آتش بار چی در ادامه می گوید: سربازان عراقی ای که قبلا دستگیر شده بودند اغرار می کردند که سربازان عراقی از این خط آتش باری قوی ایران بیچاره شده اند و وحشت دارند که عراقی ها نیز به این نتیجه رسیدند که توپخانه خود را تقویت کنند.
خلاصه در عملیات بیت المقدس برای آزادسازی خرمشهر، آتش بارچی ها در کنار نیروی زمینی و هوایی و مردمی ایران خطوط آتش را به عنوان یک خط پشتیبان بر سر عراقی ها می گشودند تا نیروها به جلو پیشروی کنند که نیروها به جاده حد فاصل خرمشهر و اهواز رسیدند، عراقی ها چون دژ مستحکمی را برای خود ساخته بودند دو روز مقاومت کردند اما سرانجام با تلاش سربازان وطن جاده خرمشهر آزاد شد و با تجدید قوا، نیروهای ایران پس از چند روز به پنج کیلومتری جاده خرمشهر و سرانجام پس از پس از سه روز نیز به شهر خرمشهر رسیدند و خرمشهر در سال 61 آزاد شد.
او در ادامه روایت می کند: وقتی به خرمشهر رسیدیم ، یک خانه سالم در این شهر باقی نمانده بود، عراقی ها، خانه ها را با خاک یکسان کرده بودند تا نیروهای ایرانی در خرمشهر هیچ پناهگاهی نداشته باشند.
همچنین مصدومان ایرانی و عراقی و اسرای عراقی در خرمشهر خیلی زیاد بودند که برای انتقال آنان به خارج از خرمشهر دردسرهای زیادی وارد شد.
این سرباز وطن در خاتمه می گوید: استحکامات و توان نظامی عراقی ها خیلی قوی بود اما با لطف پروردگار و مقاومت و شجاعت نیروهای ایران خرمشهر آزاد شد.
انتهای پیام/