در حال بارگذاری

داستان جورابی که در کفن پدر شهید بود

شماره خبر : 2118 - https://asreatrak.ir/short/VmBxb

بردار دو شهید محمود و محمدجواد محمدنیا گفت: در کنار وسایلی که پدر وصیت کرده بود در کفنش بگذارند یک لنگه جوراب هم بود.

مصطفی محمدنیا در گفتگو با خبرنگار عصر اترک اظهار کرد: محمدجواد فرزند اول خانواده که در سال ۱۳۴۱ در شهرستان گرمه در خانواده‌ای مذهبی و متوسط به دنیا آمد، در سن ۷ سالگی راهی دبستان شد تا کلاس سوم راهنمایی درس را ادامه داد و با توجه به شرایط زمانی ترک تحصیل کرد و در گرمه مشغول به کار آزاد شد تا زمانی که جنگ شروع شد، برحسب وظیفه شرعی و اسلامی خود عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد و در سال۱۳۶۰ با چند نفر از برادران همکارش از طریق بسیج سپاه پاسداران بجنورد راهی جبهه شد و پس از دوره مقدماتی در گیلان‌غرب مستقر شد.

وی گفت: مادر در سال ۷۸ در سن ۵۲ سالگی بعد از تحمل مدت‌زمان طولانی بیماری قلبی که براثر فراق دو فرزند شهیدش به وجود آمده بود در گذشت. درد فراق آن‌قدری مادر را اذیت می‌کرد که نیمه‌های شب از خواب برمی خواست و طولانی می‌گریست، گفتن این موضوع به این دلیل است که بدانید تحمل دوری فرزند آن هم دوتا برای مادر و پدرهای شهید خیلی طاقت‌فرسا است.

وی افزود: پدرم همیشه در راه نظام و انقلاب ثابت‌قدم بود. تقدیم دو فرزندش در راه اسلام و انقلاب نه‌تنها ذره‌ای از ارادت و علاقه او به‌نظام اسلامی نکاست؛ بلکه با عزم و اراده‌ای مستحکم‌تر در صحنه‌های دفاع از ارزش‌های انقلاب حضور یافت و با دعای همیشگی برای رهبر فرزانه انقلاب جلوه‌های نابی از عشق به ولایت را به تصویر کشید. 

این بردار شهید ادامه داد: پدر وصیت کرده بود که وی را در کفنی که از کربلا آورده است به همراه محتویات داخلش به خاک بسپارند، محتویات شامل تربت کربلا، دستمال اشکش برسید الشهدا، تمثال محمدجواد و محمود و یک جوراب بود. با دیدن جوراب در مجموعه‌ای که پدر سال‌ها با آنها زندگی می‌کرده است ذهنم مشغول و از پدر در مورد آن سؤال کردم، پدر در پاسخ گفت: این جوراب متعلق به شهید محمود بود و من می‌خواهم آن را داخل کفن گذاشته و همراهم دفن کنید.

زمانی که از او پرسیدم این جوراب از کجا آمده گفت: هنگامی که پیکر شهید محمود را برای خاک‌سپاری آماده می‌کردند جورابش را درآوردم تا آن را به امید شفاعت زینت کفنم کنم و در نهایت پدر در سال ۹۷ در سن ۸۲ سالگی به فرزندان شهیدش پیوست.

برادر شهیدان محمدنیا ادامه داد: شهید محمدجواد محمدنیا در عملیات غرورآفرین مطلع‌الفجر حضور پررنگی داشته است و باتوجه‌به اینکه دوره‌های دیده‌بانی را گذرانده بود، به گفته هم‌رزمانش در دیده‌بانی زبان زد بوده است و به همین سبب مسئول توپخانه بقیه الله شده بود. 

وی افزود: باتوجه‌به رشادت‌های زیادی که در همین مدت کوتاه حضور خود در جبهه نشان داده بود به‌عنوان معاون تیپ مسلم ابن عقیل انتخاب شد، در عملیات مختلفی از جمله عملیات مسلم ابن عقیل که منجر به زخمی‌شدن چشم او شد و در عملیات والفجر مقدماتی که پای او سخت مجروح شد و در عملیات پیروزمندانه والفجر ۴ حضور داشت. بعد از شروع عملیات پیروزمندانه خیبر با چند تن از هم‌زمان خود در کنار فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله شهید محمدابراهیم همت در سال ۶۲ به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود رسید.

 

گوشه‌ای از وصیت‌نامه شهید محمدجواد محمدنیا

برادران و خواهران گرامی هم‌وطنم کسی که به‌خاطر خداوند در راه خدا و در جهت خدا می‌جنگد هیچ موقع شکست نمی‌خورد و ما نباید ساکت بنشینیم و فعالیتی انجام ندهیم و بگوییم امام‌زمان عج الله می‌آید و خودش کارها را درست می‌کند ما باید جان را آماده برای حکومت اسلامی بکنیم بعد در انتظار و منتظر امام‌زمان عج الله باشیم برادران و خواهران مسلمان ندای هل من ناصراً ینصرونی امام شهیدمان حسین علیه‌السلام از آن‌سوی کوه‌های غرب در صحرای کربلا هنوز به گوش می‌رسد و قلب عاشقان راهش را در خود می‌سوزاند و لیکن خوش به حال آن عاشقی که خدایش توفیق دهد و بااخلاص و نیت پاک که تنها برای خدا باشد این راه را بپیماید و قفس تنگ و تاریک تن را بشکند و روحش پروازکنان به معشوق واصل گردد؛ زیرا که دنیا با تمام دورنگی‌ها و نیرنگ‌ها و چهره‌های نفاق منافقان برای عاشقان الله بسیار کوچک است.

انتهای خبر/فیروزه

0 نظر

ارسال نظرات