
عصر اترک بررسی کرد؛
طلاق عاطفی؛ مرگ خاموش زندگی مشترک
طلاق عاطفی، یک نوع جدایی است که در آن افراد زیر یک سقف زندگی میکنند؛ اما هیچ عشق، علاقه و عاطفهای به یکدیگر ندارند و صرفاً همدیگر را تحمل میکنند.
به گزارش خبرنگار حوزه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک»؛ واژۀ «زندگی مشترک» تداعیکنندهٔ همراهی، همدلی، عشق و عاطفه است.
در زندگی مشترک زوجین تلاش میکنند رابطهای بر مبنای تفاهم و محبت دوطرفه بسازند؛ اما گاهی این تلاش با شکست مواجه میشود که این شکست میتواند باعث شود رابطه از هم فرو بپاشد؛ اما گاهی اوقات «زندگی مشترک» در قالب همزیستی آزاردهندهای ادامه پیدا میکند که آن را طلاق عاطفی مینامیم.
طلاق عاطفی با گسترش فضای مجازی برجستهتر شده است
مجید پورخیاط در گفتگو با خبرنگار حوزه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک» با اشاره به اینکه طلاق عاطفی تأثیرات گستردهای بر روان و زندگی اجتماعی افراد دارد، گفت: در دنیای امروز که فناوری و فضای مجازی بخش بزرگی از روابط انسانی را تحتتأثیر قرار دادهاند، مفهومی به نام بیوه اینترنتی به وجود آمده است.
وی ادامه داد: این اصطلاح به وضعیتی اطلاق میشود که افراد در زندگی مشترک خود از لحاظ عاطفی از یکدیگر جدا شدهاند، اما همچنان به طور ظاهری و قانونی در کنار یکدیگر به زندگی ادامه میدهند.
وی ادامه داد: این پدیده در دنیای دیجیتال بهویژه با گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برجستهتر شده و باعث میشود روابط زناشویی دستخوش تغییرات جدی شود.
این متخصص علوم ارتباطات اجتماعی بیان داشت: این در حالی است که طلاق قانونی به معنای جدایی رسمی و حقوقی است که تمام جنبههای زندگی مشترک از جمله مسائل مالی و حضانت فرزندان را شامل میشود.
وی ادامه داد: در دنیای امروز، با ورود فناوریها و شبکههای اجتماعی، شاهد ظهور نوعی جدید از طلاق هستیم که افراد به دلیل استفاده بیش از حد از فضای مجازی، بهویژه در بستر شبکههای اجتماعی، به طور غیررسمی از شریک زندگی خود جدا میشوند که این وضعیت بهویژه در شرایطی که خانوادهها بهجای تعامل مستقیم از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، بیشتر نمایان میشود.
پورخیاط گفت: به طور مثال، در جایی که زمان بیشتری در شبکههای اجتماعی سپری میشود، روابط عاطفی کاهش مییابد و ازدواج بهتدریج بهنوعی زندگی موازی تبدیل میشود که در آن تنها ابعاد قانونی و اجتماعی حفظ میشود، در حالی که در حقیقت زوجین از هم دور شدهاند.
حلنشدن مشکلات زوجین و رسیدن به مرحله طلاق عاطفی
این پژوهشگر در ادامه افزود: عوامل متعددی میتوانند باعث ایجاد طلاق عاطفی میشوند که مهمترین آنها نبود برقراری ارتباط مؤثر و حلنشدن مشکلات میان زوجین است. پورخیاط گفت: همچنین، در دنیای امروز، اعتیاد به فضای مجازی، ساعات طولانی سپری شده در شبکههای اجتماعی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی، میتواند به کاهش روابط عاطفی میان زوجین منجر شود، همچنین در این میان، تداخل فضای مجازی با روابط فردی و زناشویی به طور خاص میتواند بهنوعی دنیای مجازی را بهجای زندگی واقعی بهعنوان اولویتهای فردی زوجین معرفی کند.
این دکترای ارتباطات خاطرنشان کرد: این تغییر در اولویتها باعث میشود که تعاملات واقعی و چهره به چهره به حاشیه بروند و فضای مجازی تبدیل به یک کانون اصلی برای ارتباطات و سرگرمی شود که در نهایت موجب کاهش تعاملات عاطفی و افزایش فاصلههای عاطفی میان زوجین میشود.
وی افزود: بهویژه در شرایطی که رسانههای اجتماعی برای برخی افراد به منبع اصلی تعاملات و پذیرش اجتماعی تبدیل شدهاند، بیتوجهی به نیازهای عاطفی و واقعی شریک زندگی امری اجتنابناپذیر میشود.
بیتفاوتی زوجین در طلاق عاطفی
پورخیاط در خصوص نشانههای اصلی طلاق عاطفی اظهار کرد: سردی روابط، ابراز نکردن محبت، کاهش صمیمیت جسمی و نبود تمایل به حل مشکلات بهصورت مشترک از جمله نشانههای بارز طلاق عاطفی محسوب میشود که در این شرایط، زوجین احساس بیتفاوتی نسبت به یکدیگر دارند و روابطشان به حداقل میرسد.
وی گفت: در بسیاری از موارد، زن و مرد به طور علنی و رسمی از یکدیگر جدا نمیشوند، اما بیتفاوتیها در قالب مشکلات کوچک روزمره، بدون دخالت خانوادهها و مشاورها، بهتدریج به بحرانهای بزرگتر تبدیل میشوند.
این پژوهشگر حوزه خانواده ادامه داد: این روند در شرایطی که زوجین به دلیل ناتوانی در حل مسائل و یا عدم تمایل به تغییر، از هم فاصله میگیرند، میتواند به فرایندی پیوسته و طولانی تبدیل شود که در نهایت به فروپاشی رابطه منتهی میشود، به همین دلیل، بسیاری از زوجین تنها پس از گذشت زمان زیاد، متوجه این بحران میشوند و گاهی برای حل آن، دیگر دیر شده است.
افسردگی یکی از نتایج طلاق عاطفی است
این جامعهشناس در پاسخ به سؤالی در مورد تأثیرات طلاق عاطفی بر روان افراد، بیان کرد: طلاق عاطفی میتواند به مشکلات روانی جدی مانند اضطراب، افسردگی و کاهش رضایت از زندگی منجر شود و افراد دچار طلاق عاطفی معمولاً احساس تنهایی و انزوا میکنند که این وضعیت نه تنها بر روابط اجتماعی آنها بلکه بر کیفیت زندگی روزمرهشان نیز تأثیر میگذارد و این آسیبهای روانی میتواند بهمرورزمان موجب کاهش اعتمادبهنفس، احساس ناکامی و حتی احساس بیهدفی شود.
پورخیاط یادآور شد: افراد دچار طلاق عاطفی ممکن است از حضور در اجتماع و تعامل با دیگران خودداری کنند و این انزوا میتواند باعث کاهش ارتباطات اجتماعی و حتی افزایش احساس افسردگی و اضطراب شود. در نهایت، کیفیت زندگی روزمره به شدت تحتتأثیر قرار گرفته و فرد به جای لذت بردن از زندگی و ارتباطات سالم، درگیر مشکلات روانی پیچیدهتری میشود که نیازمند درمان و مشاوره تخصصی است.
تأثیرات منفی طلاق عاطفی بر فرزندان
پورخیاط همچنین درباره تأثیرات طلاق عاطفی بر فرزندان گفت: فرزندان در خانوادههایی که دچار طلاق عاطفی هستند، احساس نبود امنیت عاطفی میکنند و ممکن است در آینده به مشکلات روانی و اجتماعی دچار شوند که این احساس نبود امنیت میتواند باعث بروز اختلالات عاطفی، اضطراب و افسردگی در فرزندان شود.
همچنین، این پژوهشگر حوزه خانواده اضافه کرد: فرزندان در این شرایط ممکن است پرخاشگری و خشونت را به عنوان روشهای مقابله با مشکلات خود یاد بگیرند و این نوع الگوها ممکن است به نسلهای بعدی منتقل شده و خشونتهای کلامی یا جسمی را در روابط فردی و اجتماعی آنها ایجاد کند.
طلاق عاطفی برزخی برای زوجها
حجتالاسلام مهدی براتیان در گفتگو با خبرنگار حوزه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک» با اشاره به اینکه طلاق عاطفی وضعیتی است که زوجین زیر یک سقف زندگی کرده؛ اما حال خوب و آرامش کنار یکدیگر را تجربه نمیکنند، گفت: طلاق عاطفی مربوط به زمانهایی است که افراد در مدیریت زندگی ناتوان هستند و زندگی را هر روز تلختر میکنند و در شرایطی که نمیتوانند از هم جدا شوند، قادر به ادامه زندگی نیز نیستند.
روانشناس خانواده اضافه کرد: تفاوت طلاق با طلاق عاطفی در این است که در طلاق عاطفی هنوز ارتباط بین زوجین برقرار و امکان سازش بین آنها وجود دارد، اما طلاق قانونی، یعنی حد و مرزها جدا شده و زندگیها از یکدیگر متمایز میشود.
این کارشناس حوزه خانواده با اشاره به اینکه طلاق عاطفی در واقع نوعی برزخ است، بیان داشت: در شرایط طلاق عاطفی زوجها در حال تحمل یک زندگی اجباری در منزل مشترک هستند، اما روابط عاشقانهای ندارند.
براتیان یادآور شد: یکی دیگر از علائم طلاق عاطفی افزایش مشاجره بین زوجین است، زیرا زن و شوهرهایی که در این رابطه گیر کردهاند همیشه دنبال مشاجرات و بحثهای بینتیجه هستند و برای آرامش یکدیگر اهمیتی قائل نمیشنوند و کوچکترین بحثی، زندگی آنها را به مخاطره میاندازد و درگیر افسردگی میشوند.
طلاق عاطفی و رویآوردن زوجین به خیانت
وی یکی دیگر از علائم طلاق عاطفی را انتقاد بیش از حد نسبت از طرف مقابل برشمرد و گفت: اکثر مواقع زن و مرد در زندگی سالم از نقاط ضعف یکدیگر چشمپوشی میکنند در حالی که در طلاق عاطفی عینک خوشبینی را از چشم بر میدارند و دائماً در حال نقد یکدیگر هستند.
این روانشناس خانواده با اشاره به اینکه نشانه دیگر طلاق عاطفی لذت نبردن از در کنار یکدیگر بودن است، گفت: در زندگی سالم زن و شوهر دوست دارند با هم حرف بزنند و مدتزمان زیادی را کنار یکدیگر بگذرانند، اما وقتی رابطه به سمت طلاق عاطفی کشیده میشود، هر کدام از زوجین تمایل دارند از همسرشان دور باشند، بهطوری که ممکن است پای نفر سومی به روابط آنها باز شود البته به معنای خیانت نیست؛ بلکه ممکن است از نوع دوست هم جنس باشد.
براتیان یکی از نشانههای دیگر طلاق عاطفی را بیتعهدی و بیمسئولیتی عنوان کرد و گفت: از لحاظ روانی وقتی فرد نتواند نیاز واقعی را در زندگی تأمین کند، ناخواسته درگیر خیانت به هم میشوند و برای برآوردن نیازها به سمت فرد دیگری و متأسفانه برخی موارد روابط نامشروع و ازدواج مجدد میروند که در هر دو صورت خیانت محسوب میشود.
وی ادامه داد: از دلایل اصلی ایجاد طلاق عاطفی در زوجین، نارضایتیهای جنسی، نداشتن شناخت از اخلاقیات یکدیگر، داشتن اختلافنظر، انتظارات خودخواهانه زوجین و دخالت اطرافیان است.
نقش رسانه در جلوگیری از طلاق عاطفی بیبدیل است
این روانشناس خانواده یادآور شد: گاهی خانوادهها به باور جدایی رسیدهاند؛ اما به دلیل وجود فرزندان، ناتوانی در پرداخت مهریه، حفظ شغل، حفظ آبرو و شراکت مالی در زندگی مشترک میمانند.
براتیان با تأکید بر این موضوع که طلاق عاطفی تأثیرات منفی بسیار زیادی در زندگی زن و مردم و حتی اطرافیان دارد، گفت: طلاق عاطفی علاوه بر بعد روانی که روی زن و مرد میگذارد، باعث ایجاد انزوا میشود، در برخی موارد فرد به سمت خودکشی و ترس و استرس میرود.
وی بیان داشت: برخی افراد در زمان مواجهه با این مشکل معمولاً ظاهر مقاومی دارند اما بسته به میزان تنهایی فرد در خانواده دچار عملکرد شغلی پایین، روابط کم، خودخواهی و آسیبزدن به خودشان و گاهی انتقامگیری از دیگران میشوند.
براتیان گفت: در راستای جلوگیری از طلاق عاطفی فضای رسانه میتواند تأثیرگذاری زیادی داشته باشد و با تبیین این موضوع مانع از ترویج آن در جامعه باشد.
این کارشناس مسائل خانواده افزود: افراد باید با آگاهی لازم نسبت به ازدواج اقدام کنند، زیرا گاهی فرد بدون علاقه ازدواج میکند و به دلیل اینکه معیارهایی که در نظر نداشته را دریافت نمیکند، نسبت به فرد مقابل میل خاصی ندارد، در حالی که اگر معیارهای ذهنش را کنار بگذارد فرد قابلقبولی برای او خواهد بود.
وی بیان داشت: متأسفانه برخی از افراد به دلیل آموزشهای درستی که در خانواده ندیدهاند و تربیتهای غلط و نداشتن مهارت زندگی بهراحتی تن به خیانت میدهند و به عواقبش فکر نمیکنند، در حالی که مهارتآموزی میتواند باعث تقویت زناشویی شود.
براتیان ادامه داد: بسیاری از اتفاقات وجود دارد که زوجین نسبت به حل آن با کمک مشاوره و درمان اقدام نمیکنند، اما زمانی که زوجین نتوانند کاری برای زندگیشان انجام دهند میتوانند از طریق مشاور منطقیتر به موضوعات نگاه کنند.
جلباعتماد زوجین برای بازسازی رابطه زناشویی
وی دررابطهبا این که چگونه میتوان صمیمت را دوباره به زندگی برگرداند، گفت: برای بازسازی رابطه زناشویی، نیاز به اراده زوجین، فرصت دادن به یکدیگر و اعتمادسازی است.
براتیان ادامه داد: طلاق عاطفی تأثیرات منفی زیادی دارد و علاوه بر خود فرد روی فرزندان تأثیرات جبرانناپذیر زیادی را میگذارد که شامل افت تحصیلی، نداشتن تمرکز، احساس نگرانی و نداشتن امنیت در محیط خانه و افسردگی و در نهایت منجر به تبدیلشدن فرزندان به فردی غیراجتماعی و منزوی خواهد شد.
این روانشناس مسائل خانواده گفت: همچنین این افراد در بزرگسالی نیز درگیر عزتنفس پایین و مشکلات رفتاری میشوند.
فرزند آسیبدیده از طلاق عاطفی نسبت به ازدواج تردید دارد
براتیان به تأثیرات منفی طلاق عاطفی در زندگی بزرگسالی فرزندان اشاره کرد و گفت: نبود اعتماد در ارتباط با دیگران فارغ از اینکه دختر و پسر باشد ایجاد میشود.
وی خاطرنشان کرد: فرزند آسیبدیده از طلاق عاطفی دائماً گمان دارد که بعد ازدواج روزی رها میشود و در مورد اصل ازدواج دچار تردید میشود و اگر ازدواج کند در برخورد با مشکلات با آغوش باز به سمت طلاق میرود.
این روانشناس خانواده با اشاره به اینکه طلاق عاطفی در دورههای مختلف زندگی تفاوت دارد، توضیح داد: جوانی زمان برای احساس رشد، ساختن هویت شخصی و حرفهای فرد است، اگر انسان در آن شرایط درگیر این موضوع شود احساس شکست میکند و توانایی و قدرتش برای اینکه بخواهد هویت شخصیاش را شکل دهد، کم میشود.
وی ابراز داشت: باتوجه به شور و هیجانی که در دوران جوانی وجود دارد، افرادی که درگیر طلاق عاطفی میشوند وارد روابط جدیدی میشوند که ممکن است در آن مرحله نیز دچار شکست شوند.
تنهایی افراد درگیر با طلاق عاطفی در سنین میانسالی و پیری
براتیان ادامه داد: باتوجه به اینکه دوره میانسالی دوران ثبات انسان و زندگی خانوادگی است، افراد بعد از درگیری با طلاق عاطفی سعی در حفظ ظاهر دارند که به همین دلیل توان فرد گرفته میشود و تبدیل به مشکلات روحی و روانی و در ادامه منجر به تهدید سلامت جسمی فرد خواهد شد.
این کارشناس مسائل خانواده گفت: در دوران پیری افراد بیشتر نگران کیفیت زندگی و آرامش هستند و درگیری با طلاق عاطفی در این سن در واقع باعث احساس تنهایی در فرد میشود که ممکن است برای رهایی از این تنهایی سعی کنند بیشتر با فرزندان و نوهها وقتگذرانی داشته باشند و این وابستگی ممکن است باعث دخالت در زندگی فرزندان و ایجاد درگیری برای آنها شود.
براتیان افزود: نکته بعدی این است که اگر فرد در دوران پیری درگیر طلاق عاطفی شود، زن یا مرد فرقی ندارد، احساس بیارزشی خواهد کرد و زندگی را بیارزش میداند.
وی با تأکید بر این موضوع که قطعاً فرهنگ، آداب و رسوم اجتماعی در شکلگیری طلاق عاطفی اثرگذار هستند، افزود: گاهی از لحاظ فرهنگی انتظارات نقشآفرینی میکنند و زمانی این فرهنگ دچار آسیب میکند که یکی از زوجین نتواند آن انتظارات را فراهم کند.
وی اضافه کرد: همچنین در برخی خانوادهها در آغاز زندگی قانونی دارند که باید چند سال نخست زندگی را با خانواده همسر بگذرانند که این تصمیمگیری بزرگترها باعث اختلال در روابط زوجین میشود.
این کارشناس مسائل خانواده همچنین در مورد رسمهای خانوادگی و اجتماعی گفت: گاهی زن و شوهر باید فشارهای زیادی را از سمت خانوادهها و دوستان تحمل کنند؛ چراکه مراسم باید طبق روال که باب شده انجام شود و چشم و همچشمیها گاهی در مورد رسومات اجتماعی است، فشارهایی که باعث آسیبهای جبرانناپذیر زیادی روی خانوادهها میشود.
براتیان بیان داشت: تعارضات در زندگی همه وجود دارد باید افراد توانمند باشند که بتوانند آنها را حل کنند.
طلاق عاطفی بههیچوجه توصیه نمیشود
وی در پاسخ به این سؤال که برخی از افراد معتقدند که طلاق عاطفی باعث بهبود روابط میشود، توضیح داد: ممکن است در برخی موارد باعث بهبود روابط شود، اما همهجا اینگونه نیست.
این روانشناس خانواده ادامه داد: ممکن است طلاق عاطفی در خانواده فضای تفکر و رشد شخصی به افراد دهد که به آن شرایط فکر کنند، همچنین برای افرادی که نمیتوانند شرایط را کنترل کنند باعث کاهش تنش و استرس خواهد شد.
وی بیان داشت: همچنین میتواند فرصتی برای بازسازی رابطه نیز محسوب شود، در حالی که قطعاً آثار منفی زیادی نیز به همراه خواهد داشت.
براتیان در این باره گفت: احساس بیتوجهی و ترد شدن زوجین نسبت به هم باعث میشود که به وضعیت پیشآمده عادت کنند که اگر بهدرستی مدیریت نشود باعث افزایش فاصله از یکدیگر خواهد شد به این دلیل طلاق عاطفی هیچ زمانی توصیه نمیشود.
این کارشناس مسائل خانواده ادامه داد: بهترین راهکار برای جلوگیری از طلاق عاطفی این است که خانوادهها به این باور برسند که تمام زندگیها مشکل دارند و مشکلات را باید حل کرد و نباید از آنها فرار کرد.
وی در انتها بیان داشت: برای جلوگیری از طلاق عاطفی باید به این باور برسیم که تفاوتها در افراد وجود دارد، بنابراین برای اینکه بتوانیم کنار هم زندگی آرامی داشته باشیم نیاز به یادگیری، مدیریت و خلاقیت است که این امر میتواند از طلاق پیشگیری کند با انجام مشاوره به زندگی جهتدهی درستی داده شود.
نتیجهگیری: برای جلوگیری از طلاق عاطفی، نیاز است که ارتباطات صادقانه، وقتگذرانی مشترک، احترام متقابل و حل تعارضات به طور سالم رعایت شود. همچنین، حفظ جذابیتهای اولیه رابطه و استفاده از مشاوره حرفهای در صورت لزوم میتواند به تحکیم روابط کمک کند.
تهیه و تنظیم گزارش: آرزو رحمانی
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!