عصراترک بررسی کرد؛
انقلاب ثمره عدالتخواهی و رهبری مقتدر
آنچه موجب خروش ملت در مقابل رژیم پهلوی شد بیعدالتیها، جنایات و وجود فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه بوده و در واقع چیزی که مردم را در مقابل رژیم پهلوی قرارداد بیعدالتی و نابرابریها بود.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «عصراترک» رژیم پهلوی در زمان حکومتش در تمام زمینهها نارضایتی عمومی ایجاد کرد و بهتدریج با سخنرانیهای امام خمینی (ره) و دیگر روحانیون مبارز مردم جامعه آگاه و بیدار شدند.
در زمان انقلاب مشروطه و ملیشدن صنعت نفت خواص جامعه نقش پررنگی داشتند؛ اما در انقلاب اسلامی مردم بهعنوان رکن اصلی در پدیدآوردن انقلاب نقش اصلی داشتند.
خمیرمایه رژیم پهلوی، ایجاد سرکوب بود
حجتالاسلاموالمسلمین عبدالله روحانی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «عصراترک» اظهار کرد: خمیرمایه تشکیل حکومت پهلوی سرکوب و ایجاد اختناق بود و از همان ابتدا با توسل به زور و سرکوب وارد قدرت شدند.
مدرس حوزه علمیه استان افزود: چنین رژیمی برای اثبات خود و سرکوب مخالفان خود نیاز به دستگاه اطلاعاتی قوی داشت و دست به ایجاد دستگاه اطلاعاتی ساواک زد.
وی گفت: سردمداران ساواک آموزشهایشان را زیر نظر دستگاه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دیدند که در دوره محمدرضا شاه به اوج رسید و علاوه بر کار اطلاعاتی، سرکوب مخالفان را انجام دادند.
روحانی در مورد سیاستهای رژیم پهلوی توضیح داد: دوره پهلوی سیاستهای متفاوتی داشت؛ مانند کارهای عوامفریبانه و سیاستهای پشت پرده که باعث شد نابرابریها و نارضایتیها در جامعه اتفاق بیفتد و افرادی که در دربار بودند، خودشان را برتر از رعیت میدیدند و دست به چپاول و غارت اموال مردم میزدند.
این کارشناس مسائل سیاسی به عوامل نارضایتی مردم از حکومت پهلوی اشاره کرد و گفت: گرفتن مالیاتهای بیش از حد از رعیت، فروش نفت خام که سهم ایران در فروش آن بسیار ناچیز بود، ناباوری به توان داخلی و وابستگی اقتصادی شدید به خارج از کشور باعث شد تا مردم دست به انقلاب بزنند.
روحانی به محدودیتهای حکومت پهلوی اشاره کرد و تشریح کرد: یکی از محدودیتها این بود که مجالس عزا و سخنرانی وجود نداشت و هر روحانی که علیه شاه صحبت میکرد را دستگیر میکردند که نمونهاش واقعه مسجد گوهرشاد بود همچنین هدف این رژیم کاهش نفوذ روحانیت در بین مردم بود و در همین راستا در ملا عام به روحانیون توهین میکردند.
وی با بیان اینکه ریشههای انقلاب اسلامی در انقلاب مشروطه است، توضیح داد: عمده سیاستهای نادرست پهلوی بود که باعث شد انقلاب به ثمر بنشیند این بود که روز به روز فشار بر مردم بیشتر میشد و این نارضایتیها مانند یک فنر جمع شده و خشم عمومی ایجاد شد، همچنین امام خمینی (ره) نیز بهعنوان رکن اصلی انقلاب اسلامی بود.
این مدرس بیان کرد: نقش مردم در مقایسه با انقلاب مشروطه و ملیشدن صنعت نفت در انقلاب اسلامی بسیار پررنگتر بود.
وی در پاسخ به این سئوال که چرا بخش قابلتوجهی از جامعه در برابر رژیم پهلوی مقاومت کردند، تأکید کرد: یکی از عوامل روزنامه و مطبوعات آن زمان را میتوان نام برد، عامل دوم قشر روحانی بود که با سخنرانیهایشان روحیه مقاومت مردم را بالا برده بودند و عامل سوم خسته شدن مردم از فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی را از جمله عوامل نارضایتی عمومی جامعه میتوان نام برد.
روحانی در پاسخ به این سئوال که چگونه میتوان این وقایع را برای نسلهای آینده ثبت و مستندسازی کرد، گفت: کار رسانهای ملموس باید انجام داد مانند ساخت فیلمهای دوران پهلوی و اگر بتوانیم کار رسانهای در این راستا انجام دهیم برای نسل جدید مفید باشد و از جنایات پهلوی اطلاع پیدا کنند.
بیدادی اختلاف طبقاتی در رژیم پهلوی
علی منتظران در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «عصراترک» اظهار کرد: وقتی یک دولت یا حکومت نگران ازدستدادن قدرت خود باشد، یا به این یقین رسیده باشد که مردم دیگر آن دولت را قبول ندارند و بهنوعی خواستار تغییر حکومت هستند، تمام تلاش خود را خواهد کرد تا از موجودیت خودش دفاع کند.
کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: البته این موضوع در واقع دفاع نیست و تنها سرکوب است؛ چون حکومتی که به این مرتبه رسیده باشد خوب میداند که جلودار مردم نخواهد بود؛ بنابراین دست به اعمال خشونتآمیز میزند تا شاید با ایجاد ترس و هراس بتواند کمی بیشتر زمان بخرد و خود را سر پا نگه دارد.
وی افزود: رژیم پهلوی هم از زمانی که شاهد اعتراضات آشکار و پنهان مردم بود متوجه این موضوع شد که دیگر جایی در میان مردم ایران ندارد، لذا دست به هر خشونتی زد تا شاید با ترس جلودار مردم باشد، کما اینکه متصور نمیشد که همین ایجاد ترسها در دل مردم شور و غیرتی بیشازپیش را رقم خواهد زد و این از عدم شناخت جامعه توسط زمامداران حکومت پهلوی و نشان از همان مستبد بودن این رژیم دارد.
منتظران اضافه کرد: با یک بررسی اجمالی و سربسته در اوضاع پهلوی از زمان رضاشاه تا پایان دوره محمدرضا پهلوی بهراحتی میتوان به اختلاف طبقاتی اقشار مردم دست پیدا کرد، از تحصیلات و آموزش گرفته تا دسترسی مردم به عزت و اقتدار.
وی بیان کرد: دوران پهلوی را که نگاه کنیم میبینیم عدهای تحت هر عنوانی، چه رسمی و چه غیررسمی بر عامه مردم بخصوص در مناطق روستایی حکومت کرده و قدرت خود را به رخ میکشیدند. این اختلاف طبقاتی نه لزوماً از لحاظ مالی بوده که برخی اوقات تنها بهخاطر اختلاف سطح تحصیلاتی، یا حتی اختلاف عنوانی به وجود میآمد.
این کارشناس سواد رسانه گفت: همین که در تاریخ میخوانیم یک معلم، یک دبیر، یک کارمند، یک مسئول دولتی هر کاری که میخواست را انجام میداد و کسی هم جلودارش نبوده؛ یعنی اختلاف طبقاتی در جامعه بیداد میکرده است.
منتظران ادامه داد: حال اینکه در طبقات بالاتر جامعه چه رانتهایی برقرار بوده و چه چپاولهایی از ثروتهای عمومی ملت صورت میگرفته است جای صحبت مجزایی دارد.
وی با بیان اینکه در دوران پهلوی رعیت، همیشه در زیر دست بوده است، گفت: این امر نشان از نداشتن توازن در جامعه بوده و عدم عدالت اجتماعی را در برهه حکومت پهلویها بهخوبی نمایش میدهد.
خشونتآمیزترین امور پهلوی کشتار طلاب حوزه علمیه فیضیه قم بود
این کارشناس مسائل سیاسی اضافه کرد: اگر به منابع تاریخی کشور خودمان یک نگاهی بیندازیم، در حکومتهای پیشین و اصطلاحاً حکومتهای شاهنشاهی میبینیم که توجه چندانی به روستاها و اقشار روستایی نشده است. چرا که در نگاه شاهنشینی و درباری این توجه معطوف به شهرهای بزرگ و درآمدزاست، در واقع میتوان گفت نگاه درباری به این شکل است که من باید برای افرادی خرج و مخارج داشته باشم که برایم آوردهای به ارمغان بیاورد، حال اینکه مردم روستایی را مستثنی از این موضوع در نظر میگرفتند.
منتظران ادامه داد: ما میبینیم که در این برهههای تاریخی توجهی به مردم روستایی، وضعیت راهها، معاش و حتی نیازهای اولیه و اساسی این قشر از جامعه نشده است.
وی با بیان اینکه یکی از اشتباهات بزرگ این رژیم، مبارزه با قشر مذهبی و بخصوص روحانیت بوده است، گفت: نگاه درباری در آن موقع این بوده که شاید مردم دین را سوای از خود تلقی میکنند.
کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: حکومت پهلوی، فرض خود را برنداشتن دینداری و مقیدبودن مردم جامعه تلقی میکردهاند، در حالیکه مردم جامعه اهمیت و احترام ویژهای برای قشر روحانیت و حوزه علمیه داشته و ایشان را سرلوحه و امام خود در همه امور میدانستهاند.
منتظران با بیان اینکه حوزه علمیه در آن برهه از تاریخ زمامدار انقلاب و مقابله با ظلم و استبداد رژیم پهلوی بود، تشریح کرد: بنابراین مردم نیز به پیروی از روحانیت و حوزههای علمیه دست به قیام علیه این رژیم زدند. همین امر نیز موجب شد تا یکی از خشونتآمیزترین امور پهلوی کشتار طلاب حوزه علمیه فیضیه قم رقم بخورد و البته که این موضوع خود نقطه سرآغازی برای انقلاب علنی و آشکار مردم بر علیه رژیم شاه شد.
این کارشناس سواد رسانه در پاسخ به اینکه چه محدودیتهایی برای حوزههای علمیه و روحانیت ایجاد شده بود، گفت: این محدودیتها بهنوعی نبوده است که ذات حوزه علمیه را بخواهد مورد هدف قرار بدهد، اما اینکه بگوئیم نگاه دربار نسبت به روحانیت همین عرفان و عقیده حقیقی الهی بوده است غلط است، چرا که دربار از حوزه علمیه روحانی و طلبه مقید نمیطلبید، بلکه خواستار تربیت روحانی و طلبه درباری بود.
وی افزود: آنچه که امام (ره) در اولین صحبتهای خود به آن اشاره دارند و تأکید میکنند که طلبه و روحانیت نباید درباری بشوند به همین موضوع اشاره دارد.
منتظران گفت: در واقع رژیم پهلوی نهتنها مخالف حوزههای علمیه نبود؛ بلکه خواستار و یاور آن نیز بوده است؛ اما نه آن حوزه علمیهای که موافق عقاید اسلامی رفتار میکند، بلکه طرفدار حوزهای بوده که روحانیت درباری و فاسد تربیت کند.
هنرمندان، بازیگران و بازیسازان میتوانند تاریخ انقلاب را ماندگار کنند
این کارشناس سواد رسانه ادامه داد: یعنی اگر روحانیت و جامعه حوزوی دست از مقابله با ظلم بر میداشت شاید در رفاه و آسایش و در واقع زیر سایه شاه میتوانست زندگی خوبی داشته باشد. اما یقیناً این از رسالت و منش روحانیت بهدور بوده و رژیم با هر تلاش و توانی که داشت به این هدف خود دست پیدا نکرد.
منتظران بیان کرد: مردمی که تمام توان خود را برای حداقلیهای زندگی قرار میدادند، یعنی تمام تلاش یک فرد در جامعه زمان پهلوی صرف دریافت تنها ضروریات زندگی بوده و عموماً نشاطی در اجتماع عمومی به چشم نمیخورد.
وی ادامه داد: وقتی افراد میدیدند که بااینهمه تلاش و صرف زمان باز هم جایی برای رشد و ارتقای اجتماعی ندارند خود را در مقابل این ظلم قرار داده و دست به انقلابی زدند که آزادی و آزادگی را برایشان به ارمغان آورد.
این کارشناس در پاسخ به اینکه چگونه میتوان این وقایع را برای نسلهای آینده ثبت و مستندسازی کرد، گفت: شاید یکی از کوتاهیهای قشر رسانهای و هنری ما در مورد انقلاب همین باشد. یعنی اینکه چطور باید این وقایع برای نسلهای آینده بماند.
منتظران با بیان اینکه آنچه از تاریخ انقلاب ما وجود دارد، تنها در قالب نگارش و کتب خطی بهجایمانده است، گفت: حال اینکه نسلهای کنونی اثری از کتابخوانی و مطالعات این چنینی به خود ندارند که این خود جای تأسف دارد.
این کارشناس سواد رسانه برای به یادگار ماندن تاریخ، به بازیسازی برای نسل جوان اشاره کرد و تشریح کرد: جمع رسانهای جامعه، هنرمندان جامعه در هر عرصهای، از طراحی و گرافیک گرفته تا سینما و حتی عرصههای نوین همچون بازیسازی میتوانند این تاریخ ارزشمند را به تصویر کشیده و برای آیندگان ماندگار کنند.
وی افزود: نمایش وقایع انقلاب و جنایات رژیم پهلوی در قبال مردم این سرزمین آن هم در قالبهای هنری میتوانند فهم و درک بهتری از وضعیت آن دوره و اختلاف آن با زمان حال را بهوضوح برای نسل جدید به تصویر کشیده و قدرت درک بهتر را برای این نسل رقم بزنند.
منتظران اظهار کرد: قدرت هنر و رسانه در زمینه بیان تاریخ از هر نوع دیگری از استناد بهتر بوده و خروجی بهتری خواهد داشت.
ساواک به دنبال کنترل جامعه بود
شادی ریحانی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «عصراترک» اظهار کرد: یکی از عوامل اصلی ترس از افزایش نارضایتیهای عمومی و جنبشهای اجتماعی بود. رژیم میخواست هرگونه اعتراضی را سرکوب کند تا قدرتش را حفظ کند. همچنین، فشارهای خارجی و نگرانی از نفوذ کمونیسم نیز باعث شد که رژیم به سرکوب متوسل شود.
مدرس تاریخ به نقش ساواک اشاره کرد و گفت: ساواک بهعنوان دستگاه امنیتی رژیم، نقش کلیدی در سرکوب مخالفان داشت. این سازمان با استفاده از جاسوسی، بازداشتهای غیرقانونی و شکنجه، تلاش میکرد تا هر گونه فعالیت مخالف را خنثی کند. آنها بهشدت به دنبال کنترل اطلاعات و جلوگیری از انتشار اخبار مخالف بودند.
وی افزود: سیاستهای اقتصادی رژیم پهلوی به نابرابری طبقاتی دامن زد. برنامههای توسعهای مانند “انقلاب سفید” بیشتر به نفع طبقات بالا و وابستگان به رژیم بود و در نتیجه، شکاف بین فقیر و غنی افزایش یافت. این موضوع باعث نارضایتیهای گستردهای در جامعه شد.
ریحانی ادامه داد: در دوران پهلوی، بسیاری از روستاها و مناطق محروم به دلیل بیتوجهی و عدم سرمایهگذاری مناسب، دچار فقر و کمبود خدمات بودند. این نابرابریها به احساس تبعیض و نارضایتی در میان مردم دامن زد.
این مدرس افزود: رژیم پهلوی سعی کرد تا دین را از سیاست جدا کند و بهنوعی فرهنگ غربی را ترویج کند. این موضوع باعث واکنش منفی از سوی روحانیت و مردم مذهبی شد و به تقویت احساسات ضد رژیم کمک کرد.
وی در مورد محدودیتهایی که توسط حکومت پهلوی ایجاد میشد، گفت: رژیم پهلوی محدودیتهای زیادی برای فعالیتهای روحانیت و حوزههای علمیه وضع کرد. این شامل کنترل بر آموزش، محدودکردن آزادی بیان و حتی فشار بر روحانیون برای عدم ورود به سیاست بود.
ریحانی ادامه داد: رژیم پهلوی با ترویج مدهای غربی، موسیقی و سینماهای غربی، تلاش کرد تا فرهنگ بومی را تحتتأثیر قرار دهد. این موضوع باعث شد که بسیاری از مردم احساس کنند هویت فرهنگیشان در خطر است.
مدرس تاریخ اضافه کرد: جنایتهای رژیم باعث افزایش خشم و نارضایتی عمومی شد. این جنایات، نهتنها مخالفان را متحد کرد؛ بلکه بسیاری از مردم عادی را نیز به سمت انقلاب سوق داد.
وی در پاسخ به سئوال چرا بخش قابلتوجهی از جامعه در برابر رژیم پهلوی مقاومت کردند، گفت: به دلیل نارضایتیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بسیاری از مردم احساس کردند که رژیم به آنها توجهی ندارد. این احساسات باعث شد که مردم به مقاومت و اعتراض بپردازند.
ریحانی در مورد مستندسازی وقایع پهلوی برای نسل آینده توضیح داد: برای ثبت این وقایع، میتوان از روشهای مختلفی مانند نوشتن کتاب، تولید مستندهای تصویری و برگزاری کارگاهها و سمینارها استفاده کرد. همچنین، جمعآوری شهادتهای عینی از افرادی که آن دوران را تجربه کردهاند، میتواند به مستندکردن تاریخ کمک کند.
این مدرس گفت: رژیم پهلوی تلاش کرد تا بهوسیله کنترل و سانسور، دسترسی مردم به انتشارات و منابع دینی محدود شود. برخی از آثار و کتابهای مذهبی بهویژه آنهایی که انتقادی به سیاستهای رژیم داشتند، ممنوع شدند. همچنین، سخنرانیها و خطابههای مذهبی در مساجد و حوزههای علمیه که به مخالفت با حکومت پرداخته بودند، اغلب تحت نظارت شدید قرار میگرفتند و در صورت لزوم ممنوع میشدند.
نتیجهگیری: موارد متعددی را در مورد نقش رژیم پهلوی در تحمیل فرهنگ غربگرایی و حذف فرهنگ بومی میتوان اشاره کرد، زندگی مادی و بهدوراز معنویت، جدایی دین از سیاست، کشف حجاب، ترویج بیبندوباری، اهمیتندادن نسبت به موضوع اعتیاد، توجه نداشتن به خواستهها و نیازهای جوانان در جامعه همه نشاندهنده توجه نداشتن این رژیم نسبت به موضوع فرهنگ اصیل ایرانی دارد.
همچنین نوع رفتار دربار با مردم، نوع چیدمان حکومتی، اختلاف طبقاتی، محدودیت در آموزشهای دینی و حوزههای علمیه، توسعه نامتوازن و تبعیض در تخصیص منابع، تورم و مشکلات معیشتی برای اقشار ضعیف نشان از رونوشت این رژیم از دولت غربی در حکومت اداری و اداره جامعه خبر میدهد.
تهیه و تنظیم گزارش: هدیه دهقانی
انتهای خبر/