یادداشت؛
جنایتهای پهلوی، زمینهساز شکلگیری انقلاب شد
مجموعه اقدامات و سیاستهای ظالمانه و جنایتهای پهلوی، مردم را به نقطهای رساند که انقلاب اسلامی را بهعنوان حرکتی برای پایاندادن به ظلم و استبداد انتخاب کردند و فروپاشی حکومت شاهنشاهی رقم خورد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک»، عباس کیفی بجستانی، مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به مناسبت ۴۶ سالگی انقلاب اسلامی ایران و جنایتهای رژیم پهلوی در کشور ایران نوشت: رژیم پهلوی در دوره حکومت خود برای حفظ قدرت و مقابله با مخالفان، از اقدامات سرکوبگرانه گستردهای استفاده کرد که یکی از مهمترین دلایل این سرکوبها، ترس رژیم از گسترش جنبشهای مردمی و تقویت اعتراضات بود.
دستگاههای امنیتی نظیر سازمان ساواک، با استفاده از جاسوسی، شکنجه و ایجاد رعب، نقش کلیدی در خاموشکردن صدای مخالفان ایفا میکردند، بهطوریکه ساواک با کنترل شدید فضای سیاسی، محدودکردن آزادی بیان و برخورد خشن با فعالان سیاسی، به ابزار اصلی رژیم در حفظ اقتدار تبدیل شده بود.
زندانها و شکنجههای سیاسی آن دوران، نماد بیعدالتی و نقض حقوق بشر در رژیم پهلوی بود، زندانیان سیاسی در بازداشتگاههایی چون زندان قصر و کمیته مشترک، تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار میگرفتند تا به سکوت وادار شوند.
این اقدامات در کنار سیاستهای اقتصادی ناموفق، باعث افزایش نابرابری طبقاتی و فشار بر قشرهای محروم جامعه شد، درحالیکه ثروت کشور در دست گروههای خاصی متمرکز شده بود، روستاها و مناطق محروم از حداقل امکانات زندگی نیز بیبهره بودند. این وضعیت منجر به مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و گسترش حاشیهنشینی شد.
رژیم پهلوی همچنین تلاش میکرد با تضعیف نقش دین و مذهب در جامعه، هویت فرهنگی مردم را دگرگون کند، محدودیتهایی که برای حوزههای علمیه و روحانیت اعمال میشد، در کنار سیاستهای غربگرایانه و تلاش برای حذف فرهنگ بومی، باعث نارضایتی گسترده مردم شد، این فشارها نهتنها نتوانست تأثیر مذهب را کاهش دهد، بلکه موجب تقویت مقاومت مردمی و افزایش نفوذ رهبران دینی در میان جامعه شد.
یکی از پیامدهای مهم سیاستهای سرکوبگرانه رژیم، افزایش اعتراضات و شکلگیری موجهای مقاومت مردمی بود، جنایتهای رژیم پهلوی، از جمله کشتار ۱۷ شهریور و سرکوب اعتراضات مردمی، نقش پررنگی در شعلهورشدن انقلاب اسلامی داشت.
ظلم و بیعدالتی رژیم، انگیزهای برای مردم شد تا با مقاومت در برابر دیکتاتوری، به دنبال برقراری عدالت و استقلال باشند.
سیاستهای رژیم پهلوی نهتنها در عرصه سرکوب سیاسی بلکه در حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیرات عمیقی بر جامعه ایران گذاشت، برنامههای گسترده غربگرایی که با حمایت قدرتهای خارجی مانند آمریکا و انگلیس پیش برده میشد، تلاش داشت فرهنگ بومی و اسلامی مردم ایران را به حاشیه براند.
این روند با اقداماتی نظیر تغییرات تحمیلی در پوشش، سبک زندگی و آموزش همراه بود که بسیاری از مردم، بهویژه در مناطق مذهبی و سنتی، آن را بهعنوان تهدیدی برای هویت خود میدیدند و این سیاستها موجب فاصله بیشتر میان رژیم و قشر وسیعی از جامعه شد.
از سوی دیگر، تمرکز شدید بر توسعه شهری و پروژههای عمرانی نمایشی، بدون توجه به نیازهای واقعی مردم، شکاف طبقاتی را بیشتر کرد، درحالیکه بخش کوچکی از جامعه در رفاه نسبی به سر میبرد، اکثریت مردم بهویژه در روستاها و حاشیه شهرها با مشکلات اقتصادی، فقر و نابرابری شدید دستوپنجه نرم میکردند.
نبود زیرساختهای کافی در روستاها و مناطق محروم، آموزش محدود و کمبود خدمات بهداشتی باعث شد که این مناطق همچنان در محرومیت باقی بمانند.
از دیگر اقدامات رژیم پهلوی، اعمال محدودیتهای شدید بر فعالیتهای مذهبی و علمی حوزههای علمیه بود، بسیاری از روحانیون برجسته یا تحتفشار قرار گرفتند یا مجبور به ترک فعالیت شدند، اما بااینحال، این محدودیتها به تقویت نقش رهبری مذهبی در مبارزات مردمی انجامید و شخصیتهایی نظیر امام خمینی (ره) به نماد مقاومت تبدیل شدند.
در نهایت، این مجموعه اقدامات و سیاستهای ظالمانه، مردم را به نقطهای رساند که انقلاب اسلامی بهعنوان حرکتی برای پایاندادن به ظلم و استبداد شکل گرفت. جنایتهای رژیم پهلوی نهتنها زمینهساز فروپاشی حکومت شاهنشاهی شد، بلکه درسی تاریخی برای ملت ایران باقی گذاشت که از طریق مستندسازی و انتقال تجربیات، باید آن را به نسلهای آینده منتقل کرد تا از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.
ثبت و مستندسازی این وقایع برای نسلهای آینده از اهمیت بسیاری برخوردار است که با نگارش تاریخ واقعی، تولید مستندهای تاریخی و آموزش این مسائل در نهادهای آموزشی، میتوان تجربههای گذشته را به درسی برای آینده تبدیل کرد و از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کرد.
انتهای خبر/ رحمانی