دیروز که بجنورد بارون اومد شهر پر شده بود از آب خیلی جاها بود که ماشین ها خاموش شده بودن و بعضی جاها هم راننده ها میترسیدن برن و خاموش شه ماشینشون ///
دیروز که بجنورد بارون اومد شهر پر شده بود از آب خیلی جاها بود که ماشین ها خاموش شده بودن و بعضی جاها هم راننده ها میترسیدن برن و خاموش شه ماشینشون . چقدر آدم که ی گوشه مونده بودن تا راهی واسه شون باز شه و بتونن برن. حالا ما روستا ها ی اطرف بجنورد رو نرفتیم و ندیدیم شاید اوضاع اونها بدتر از ما بود . یاد خاطره ای از شهید مهدی باکری افتادم وقتی که شهردار بود بارون ک شدید باریده بود چند تا از خونه ها پر شده بود از آب ، خودش پاچه های شلوارشو زد بالا و داشت کمک میکرد تا مشکلشون حل شه خیلی ها هم نمیشناختنش