«خبر آمدنِ حضرت عشق آمده است» تقدیم به منتظران راستین ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
شیعه را مژده که فریادرسی می‌آید - گم‌شده یوسف عیسی نفسی می‌آید
قد و بالا چو علی فاطمه رو می‌آید - مژده اِی منتظران عاقبت او می‌آید
بسته بر بال چکاوک سحر آویزۀ نور- می‌دَرد غنچه به تن خرقۀِ سرسبز ظهور
نغمۀِ مرغ سحر زخم نیایش دارد - چشم مخمور خدا عشوۀِ خواهش دارد
سینۀِ سرخ حلب داغ شقایق دارد - شهر چشمان خدا مردم عاشق دارد
روح سرسبز غزل حادثه را تب دارد - آسمان شوق علمداری زینب دارد
می‌چکد خونِ قمر از شِکن کاکلِ عشق - داده سر نغمۀِ خونینِ بلا بلبل عشق
محتشم را زِ قلم خون خدا می‌جوشد – دفتر از بادۀِ گل‌رنگ بلا می‌نوشد
رَد خونین خدا بر لب خنجر مانده - خرقۀِ عفتِ سرنیزه تنی پوشانده
آتشی گشته به پا خرمن مریم‌ها را - سرمه در چشم علم کرده مُحرم‌ها را
دیدۀِ غنچۀِ مستورِ غزل خون بارد - سینۀِ آینه بی‌تابی مجنون دارد
راهیِ شهر خدا قافله‌ای از سَرهاست - آسمان مست علمداری نیلوفرهاست
زمزم چشم سحر شوقِ تلاطُم دارد - بادۀِ نابِ ظهورانه به دل، خُم دارد
جامۀِ سبز غزل کرده خدا بر تنِ عشق - غرق گل‌های شقایق شده ایوان دمشق
قاصدک آمده از عطر شقایق‌ها مست - خبر آورده مسیحا نفسی در راه است
عطر گل‌های بهاری ز حلب می‌آید - یوسف گُم‌شده از مصر طلب می‌آید
خون به رگ در طلب یار به جوش آمده است - شیعه طوفانیِ دریای خروش آمده است
دگر آن آمدنِ یار ندارد شاید – عاشقان، حضرت مهدی به خدا می‌آید
ای نسیم سحر از آمدنِ یار بگو - از ظهور پسر حیدر کرار بگو
مژدۀِ آمدن منتقم یاس بده - باده ما را زِ خُم حضرت عباس بده
شیعه آری به خدا پشت و پناهی دارد - حضرت فاطمه این بار سپاهی دارد
لیلةُ القدرِ علی، فاطمه ماهی دارد - بسته بر سر علوی زلف سیاهی دارد
یوسف گم‌شدۀ ما چه نگاهی دارد - در پَسِ هر مژه دلدار سپاهی دارد
این‌چنین در هم و آشفته دمشق آمده است - خبر آمدن حضرت عشق آمده است
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
به امید ظهور حضرت یار
19 تیرماه 1395 منصور نظری