چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۵/۱۵/۲۰۲۴

آیا تمایل دارید در کانال عصر عضو شوید؟

سرویس گرافیک | کد خبر: ۳۹۷۸۴
تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۲۷ - ساعت ۱۳:۳۶
داستان طنز/

بی بی جان و هورت و پرت(ارتوپد)

اما بی بی جان معترض به تشخیص پزشک وخطاب به عمه جان: قزم بو دکترله نمه بیلیه، مننگ باشم ده نمه گئچیه ! بیر آی ده که بئلم وقولم آغریه، یاخشه اولمدده ،دکتر دئ من چن بیر آز اوخله ماق ! یازسن، نئ چه دفه گئدئم، بئل وقولم آچل سن !
بی بی جان و هورت و پرت(ارتوپد),
آخ ائلدم، آتم یانده، بو نه بلایه ده مننگ جانمه دیشده! باشم، بئلم، قولم، قبرقه له تمام آغریه! ال ایاقه منگ حرصه یوخده !
)وای مردم، پدرم دراومد، این چه بلائی بود که به جانم افتاده! سرم، کمرم، شانه ام، دنده هام همه ش درد می کنه دست وپام قوت نداره(!
بی بی جان با آه وناله ی مدام از فرق سر تا نوک پا از دست درد اعضا و پیکرش می نالید، گرفتگی شدید عضلات کمر وپهلو درد شدید آه ازنهادش بلند کرده بود، کمر درد مزمن هر ازچند گاهی به سراغش می آمد ، از بس که قوزکرده وخمیده و پشت به تلویزیون، به طرز مخصوصی می نشیند،یک پا را تا کرده وستون چانه ی لرزانش ساخته و نیم خیز بر زمین چمباتمه می زند وبا سر انگشت با گل نقش روی قالی بازی می کند و ششدانگ حواسش را در گوش های سنگین متمرکز کرده تا شنیدن کلامی را ازدست ندهد !
اما امروز صبح بر درد وناله هایش اضافه شده و تا فکرش می رسد ،هیچ عضوی را ازقلم نمی اندازد !...
ننه جان باشم! واخ باشم! شئله قانقراس ائدیه! ایستیه چادله سن، بیر بد ذات گئچه !باشمه دیشدده یو، درد ال ایاقه نه مککم مئینه مه دئی یه ! شاخ لره نه گئزمه باتریه، بوی بوی بوی ، بو هاردن تاپلده  ....
ننه جان ، سرم وای سرم ! همینطور داره سر وصدا می کنه، می خواد بترکه ، یک بز چموش ! توی سرم افتاده وچهار دست وپاهاش رو محکم به مغزم می کوبه ! شاخ هاش رو هم انگار توی چشمم فرو می کنه ! وای وای وای این از کجا پیداش شد ؟)
شکوه وناله های بی بی جان حکایت از آن داشت که وخامت حال امروزه ی او جدی است و برخلاف نق وپق های معمول هر روزه است ، عمه جان که عیادت روزمره و سرزدن به بی بی جان، جزء وظایف روزمره و صبح گاهی او شده بود، امروز در مجادله و کل کل با بی بی جان کم آورده بود و دیگر توصیه وتاکیداتش بر جدی نبودن مریضی بی بی جان فایده ای نداشت ، 
بی بی : واخ واخ ای ،قزم جان بیر فکری چک ، بئلم قولم تمام توتد ده ، دکتر دن بیر شماره آل ، شو دکتر قول وبئل و ال ایاق !وامانده قالمیش نمه ده آده ! هه هه شو هورت و پرت دن ! بیر شماره ال ....
(بی بی : وای وای، دختر جان یک فکری بکن، کمرم، شانه ام، همه ش گرفته، از دکتر یک نوبت بگیر، از همون دکتر شانه درد وکمردرد و دست وپا! وامونده چی بود اسمش ؟ آها آهاهمون هورت وپرت ! یک وقت بگیر( اورتوپد !)......
با اصرار بی بی جان و تلاش عمه جان، برای عصر از اورتوپد، نوبت ویزیت گرفته شد، تشخیص پزشک، یک قولنج ساده و سرماخوردگی مختصری بود که با توجه به سابقه ی کمردرد بی بی جان، درناحیه ی کمر احساس درد بیشتری عارض شده بود و جولان دادن بز چموش در کله ی بی بی جان هم ناشی از سر درد شدید و عوارض همان سرما خوردگی بود، وداروی مختصری را تجویز نمود.
 اما بی بی جان معترض به تشخیص پزشک وخطاب به عمه جان: قزم بو دکترله نمه بیلیه، مننگ باشم ده نمه گئچیه ! بیر آی ده که بئلم وقولم آغریه، یاخشه اولمدده ،دکتر دئ من چن بیر آز اوخله ماق ! یازسن، نئ چه دفه گئدئم، بئل وقولم آچل سن !
(دخترجان این دکترچی می فهمه که توی سرم چی میگذره! یک ماهه که شانه وکمرم درد می کنه وخوب نشده، به دکتر بگو برای من یک کمی ماساژ ! (فیزیوتراپی ) بنویسه چند بار برم تا کمر وشونه ام باز بشه !)
به توصیه وتجویز بی بی جان !و اصرار عمه جان برای رضایت خاطر ودل بی بی جان ، پزشک هرت وپرت (اورتوپد) چند جلسه فیزیو تراپی برای بی بی جان را بلامانع ومفید دانست و زیر نسخه مکتوب کرد !.....
بی بی جان در محل فیزیوتراپی
بی بی جان: هانه کم گری منه اوخه له سن؟ خاتن ده یا کئشی ده؟ اگه خاتن ده ال لره گری خیلی قوت له اولسن ! باشارمیه ، قره قور کئشی یم اولده که اولده !( کی باید منو ماساژ بده ؟ زنه یا مرده ؟ اگر زنه باید دستاش خیلی قوت داشته باشه! اگه نمی تونه به گورسیاه مرد هم شد که شد!)
عمه جان : آنم جان بورده خاتن یا کئشی اوخه له میه ! دستگاه بارده ، گری گدنگ دستگاه ننگ استه نه تا سنه اوخه له سن .
عمه جان : مادرجان ، اینجا زن یامرد ماساژ نمی ده ! دستگاه هست ، باید بری زیر دستگاه تا ترا ماساژبده.
بی بی جان : نمه ؟ دستگاه ؟ اوننگ جانه یوخده ، حرصه یوخده ! رئیه یوخده ! آدمیزاد دن نمه بیلیه ؟ بئل وقول دن نمه بیلیه ؟ قبر قه نه تانه میه ، اصلا بیلیه توپپق نمه ده ؟ زبق هارده ده ؟ مرحوم آقانگ که توخچم اولوده ، استا مد ایبرام کیسه کش ، حمام ده بئله رئیه نه توتوده وبئله مککم اوخه لوده که بیر گین ده یاخشه اولده .
(بی بی جان : چی ؟ دستگاه ؟ اون که جون نداره !قوت نداره ! رگ نداره ، از آدمیزاد چی میدونه ؟ از کمر وشانه چی میدونه ؟دنده هارو می شناسه ؟ اصلا می دون که قوزک پا چیه ؟ استخوان فک کجاست ؟ مرحوم پدرت که عضلاتش گرفته شده بود(چاییده بود) اوستا مد ایبرام ( محمد ابراهیم )کیسه کش درحمام عمومی چنان رگ وپی اش رو گرفته بود و چنان محکم ماساژش داده بود که دریک روز خوب شد .)
عمه جان : خا انم جان اینده استا مد ایبرامه هار دن سن چن تاپئی ؟ بیر زور ورسن تمام قبرقه لرنگ سند ده ! نامحرم ده ! گنا سه با 
(عمه جان : خوب مادرجان حالا اوستا مد ایبرام رو از کجا برات پیدا کنیم ؟ یک زوربزنه تمام دنده هات می شکنه ! نامحرمه ! معصیت داره ) 
بی بی جان : نجر اولده او هورت وپرت منه ال ورسن و قولمه اوخه له سن و شو آمپول ورن شو نازی زاده منه باترسن گنا سه یوخده ؟ نئبت بو بد بخت استا مد ایبرامه که یتشیه تمام گنای له آسمان دن نازل اولیه !؟
(بی بی جان : چطور شد اون هورت وپرت (اورتوپد ) به من دست بزنه و شانه ام رو بماله و همون آمپول زن همون چیز نازک رو به من فرو کنه گناه نداره ؟ نوبت به این بدبخت اوستامد ایبرام که میرسه همه ی گناهان از آسمان نازل میشه !؟)
 
انتهای پیام/
 
نویسنده: محمود رضا صدقی 
خوانندگان محترم سایت خبری تحلیلی عصر اترک، شما می‌توانید سوژه های خود را به برای ما ارسال کنید تا پس از تأیید با نام شما در سایت و کانال عصراترک درج شود.

شماره تماس با سایت خبری تحلیلی عصر اترک:

058-32230729 - 058-32288068

ارتباط با سردبیر سایت در پیام رسان تلگرام

ارتباط با سردبیر سایت در پیام رسان سروش

آدرس پست الکترونیکی: info@atraknews.com


با تشکر
نظر شما ثبت و پس از بررسی انتشار میابد.
ارسال نظر
نام :
ایمیل
نظر
پایگاه خبری تحلیلی عصر اترک