امروز با گذشتن سال ها و پررنگ شدن تجملات، سنت ها رنگ باخته اند و از قالب اصلی خود خارج شده اند. این سال ها و این روزها با نزدیک شدن به شب یلدا متاسفانه استرس و نگرانی از هزینه های سرسام آور و اضافی جایگزین شادی شده است.
به گزارش عصراترک، ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا را تا سپیده دم بیدار میماندند و در کنار یکدیگر خود را با روایت، داستان، خاطره، کتاب خوانی، فال حافظ و خوردن تنقلات و شیرینی خود را سرگرم می کردند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند.
فرهنگ اصیل ایرانی، اسلامی به ویژه در منطقه خراسان شمالی که در آمیخته با سنت های بومی استان شده است همواره مردم این دیار را به سوی صلح و صفا و صمیمیت اقوام حرکت می دهد، اما متأسفانه با کمرنگ شدن سنت ها و نفوذ فرهنگ های بیگانه و البته با دوری خانواده ها از سبک زندگی اسلامی، رونق تجمل گرایی و تشریفات تمام مراسمات و مجالسات را به میدانی برای چشم به هم چشمی تبدیل کرده است.
با بهانه شب یلدا با قاسم مهرنیا، متولد 1324 بجنورد، شاعر و فعال فرهنگی و اجتماعی و آگاه به آداب و رسوم بومی و محلی بجنورد است از شب چله و رسم و رسوماتش در خراسان شمالی گفتگو پرداختیم که در ادامه می گوید:
شب یلدا معروف به شب چله، اولین شب زمستان و طولانی ترین شب سال است که مراسمات خاص دارد.
سنت های یلدا در خراسان شمالی:
در شب یلدا کوچکتر ها به منزل بزرگتر ها دعوت می شدند، بخاری نفتی کم بود از کرسی استفاده می شد پدربزرگ ها و مادربزرگ ها میزبان بودند، تنقلات ها هزینه بر نبود، مادرها در تابستان تخم های هندوانه و خربزه را دور نمی ریختند، می شستند و خشک می کردند و در شب یلدا برشته می کردند و به عنوان آجیل استفاده می شد، کدو حلوایی، حلواهای کجدی، ارده، ذرت بوداده و میوه ها هم شامل گلابی و انگور بود که انگورها را به صورت آونگ نگه می داشتند و گلابی هم چون پاییزی بود می ماند.
هم چنین تنقلات دیگری که قابل توجه بود برشته کردن گندم که در زبان کرمانجی به (بژرگ) در زبان ترکی ( قورقه)معروف بود، کم کم سرو کله ی فرزندان و نوه ها پیدا می شد، اگر زمانی دور هم جمع می شدند که هوا روشن بود، آن زمان ها یلدا برف های سنگینی می آمد بچه ها به حیاط می رفتند و آدم برفی درست می کردند و روی ان را آب می ریختند که تا صبح یخ می زد و تا مدت ها ماندگار می شد.
آن زمان ها خبری از تلویزیون و فضای مجازی و موبایل نبود به همین دلیل وقت های خالی با داستان های محلی که توسط بزرگتر ها گفته می شد پر می کردیم و داستان ها اغلب با محتویاتی بود که قهرمان داستان با امید و سختی کشیدن به اهداف خود رسیده بود و این درسی می شد برای ما که برای رسیدن به بهترین ها باید زحمت کشید.
غذای سنتی خراسان شمالی در شب یلدا:
غذای سنتی خراسان شمالی به ویژه بجنوردی ها در شب یلدا قابلی(استانبولی)معروف بود که از برنج و حبوبات و رب و گوشت های ریز آماده می شد، برای تامین نور از گردسوز، لم پا و چراغ توری استفاده می شد، شام را در سینی بزرگی می ریختند و با دست یا قاشق مشغول به خوردن می شدند، بعد از شام کم کم کوچکتر ها به خواب می رفتند و آن زمان ها چون اغلب پدرها و بزرگتر ها سواد نداشتند حافظ خوانی کمتر بود و اکثرا از داستان های شاهنامه می گفتند.
متاسفانه با گذشت زمان و فاصله گرفتن از سنت ها هزینه ها بالاتر می رود. چله ها ساده بود، الان انواع میوه ها رابه شکل های مختلف در می اورند و بعد از تزئین هم قابلیت استفاده را ندارند و دور ریخته می شود، این هزینه ها لازم نیست، اگر به قدیم برگردیم همه چی ساده بود و شادابی خودش را داشت عروسی ها ساده برگزار می شد خانواده ها یکدیگر را درک می کردند، تشکیل زندگی ها راحت بود، الان جدا از گرانی ها، بیکاری جوانان و توقعات بالا باعث شده که سن ازدواج بالا رود.
به سنت ها اعتقاد دارم / سروده ی قاسم مهرنیا
حیف است به آداب و سنن پشت کنیم فرهنگ اصیل خود فراموش کنیم
برماست که در تهاجم فرهنگی با عظم قوی کلام خود مشت کنیم
یلدایی تازه عروس ها در گذشته:
رسومات بر این اساس بود که یکی دو روز مانده به شب یلدا خانواده داماد هدایا و اقلامی را برای عروسی که هنوز نامزد است می بردند. این هدایا شامل: تنقلاتی از جمله تخم هندوانه، تخم خربزه، کدو، انواع میوه های خشک(در خراسان شمالی معروف به کشته) توت و انجیر خشک، کله قند، چای، برنج، روغن و اگر خانواده داماد وسعش راداشت یک گوسفند و در غیر این صورت یک ران و در کنارش هدیه هایی از جمله لباس یا طلا ویژه عروس تهیه می شد. تمامی این خرید ها بسته به وسع خانواده داماد داشت. این تنقلات را در مجمه های(سینی های بزرگ مسی یا استیل) مسی که با پارچه های ترمه یا گلدوزی شده با رنگ ها شاد می گذاشتند و خانم های نزدیک فامیل جمع می شدند و مجمه را روی سر خود می گذاشتند و تا منزل عروس می بردند.
از طرفی خانواده عروس هم فامیل های نزدیک خود را دعوت می کرد و تا پاسی از شب این جشن ادامه داشت و خوراکی ها در بین همه توزیع و خورده می شد. بخش دیگر این یلدایی عروس این بود که سینی ها را خالی به منزل داماد برنمی گرداندند بلکه به ازای هدایایی که آورده بودند برای داماد یا اعضای خانواده داماد اقلامی از جمله لباس یا پارچه می گذاشتند تا به قول و رسم خراسان شمالی ( عروس را ملامت نکنند) و تمام یلدای یک عروس با سادگی و شادی هر چه تمام تر برگزار می شد و این لیست اقلامی که ذکر شد بنا به وسع خانواده داماد بود و هیچ فشاری از سمت خانواده عروس وجودنداشت.
هر چه از سنت ها فاصله می گیریم هزینه ها بیشتر می شود
فرهنگ های قدیمی خوب هستند البته باید رعایت شود نه اینکه بعضی از خرافات را فرهنگ بدانیم، احترام به بزرگتر ها در شب یلدا حفظ شود، خانواده هایی که در منزل دختر دارند از توقعات بالا برای ازدواج و سخت گرفتن ها دوری کنند تا این هزینه های کمر شکن مانع از ازدواج جوان ها نشود، اگر سنت اصیل حفظ شود خروجی خوبی خواهد داشت هزینه های مختصری منافع اخلاقی و معنوی باشد افراط باشد پشت سرش تفریط پیش می آید.
الان متاسفانه علاوه بر چشم و هم چشمی ها ، گسترش تجملات، فضای مجازی فاصله ی سردی ایجاده کرده است و اگر هم دورهمی ها هوچون قدیم باشد کم پیش می آید که با همان سادگی و شادی برگزار شود اکثرا در گوشی هایشان هستند و با هم کمتر صحبت می کنند.
امروز با گذشتن سال ها و پررنگ شدن تجملات، سنت ها رنگ باخته اند و از قالب اصلی خود خارج شده اند. این سال ها و این روزها با نزدیک شدن به شب یلدا متاسفانه استرس و نگرانی از هزینه های سرسام آور و اضافی جایگزین شادی شده است.
دیگر افراد حتی از خوراکی هایی که متنوع و باسختی شاید برای این شب فراهم می کنند لذتی نمی برند. همه چیز در سفره های رنگین تر، تجملات بیشتر، چشم و هم چشمی ها خلاصه شده و سنت اصلی به فراموشی سپرده شده و فلسفه ی یلدا کمرنگ شده است.
این روزها در هر محفلی که می نشینی صحبت از بالا رفتن سن ازدواج است و شاید این به چشم نیاید که چه یلداهای ساختگی که سنگی برای لنگی پای جوانان شده اند، ترس از این تجملات و هزینه ها جوانان را از ازدواج دور می کند.
بیایید شب یلدایی به یادماندنی بسازیم...
انتهای پیام/ رحمانی