به گزارش عصراترک به نقل از پایگاه خبری گرمه، شهید محمد تقی اربابی فرزند حسین متولد شهر درق در تاریخ 1361/5/7 در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد . تحصیلات خود را تا مقطع فوق دیپلم رشته فن آوری اطلاعات  (IT) در دانشگاه علمی کاربردی بجنورد ادامه داد .

 ایشان در سال ۱۳۷۹ ازدواج نمود و ثمره این ازدواج دو فرزند پسر به نام های حامد متولد ۸۶ و علی متولد ۹۳ می باشد. وی در سال ۱۳۷۹ جهت استخدام به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست . این شهید گرانقدر در حدود ۱۵ سال در سپاه مشغول به خدمت بود
هر چند که این شهید والا مقام دوران جنگ تحمیلی را درک نکرده بود اما از آنجایی که خاطرات شهدا و رزمندگان و دفاع از اسلام و اهل بیت در نهاد وی عجین شده بود، با شنیدن جنگ نیابتی از سوی دشمن بویژه داعشی ها و تکفیری ها که کشور سوریه را به اشغال خود درآورده بودند غیرت دینی شهید او را به سمت آن دیار کشانده تا از حرم اهل بیت دفاع نماید لذا تمام دنیا و مافیها را زیر پا نهاده و در تاریخ 94/1027 به این کشور عزیمت نمودند و با از خود گذشتگی و ایثار سرانجام در عملیات آزادسازی منطقه نبل و الزهرا در تاریخ  94/11/23 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

هرچند بعد از بازخوانی روزمره‌های او، اعتراف می‌کنم که شهادت چندان اتفاقی و ناگهانی نیست، گویا یک «سبک زندگی» است که خواه ناخواه انتهای آن به شهادت منتهی خواهد شد.

برای آشنایی با سبک زندگی مدافع حرم حضرت زینب کبری(س) با همسر شهید اربابی به گفتگو نشستیم.

چند سال است که با آقای اربابی ازدواج کردید؟
ما در مهرماه سال 79 عقد کردیم، و بهمن ماه سال 81 جشن عروسی گرفتیم.

نسبت فامیلی داشتید؟
بله، بنده هم نوه عمو و هم نوه عمه آقا محمدتقی بودم.

آشناییتان از کجا صورت گرفت؟
از آنجایی که نسبت فامیلی داشتیم، طبیعتا شناخت کافی نسبت به یکدیگر داشتیم؛ و همین امر باعث فراهم شدن زمینه ازدواجمان نیز شد.

آقای اربابی را چگونه مردی دیدید؟
ایشان فردی خوش اخلاق و خوش سلیقه و مقتدر و به معنای واقعی یک مرد بود.

چند فرزند دارید ؟
دو فرزند پسر، حامد متولد 86 و علی متولد 93

اسم فرزندان را شما انتخاب کردید یا همسرتان؟
سال 86 همسرم دوره ای آموزشی در اصفهان داشتند که ما برای زندگی آمدیم درق و در خانه پدری همسرم بودیم، همزمان با تولد حامد این اتفاق صورت گرفت، که اسم آقا حامد را عموی کوچکش انتخاب کرد و همسرم نخواستند روی حرف برادر کوچکش حرف بزند؛ و علی آقا هم که همزمان با ورود حضرت آقا به استان خراسان شمالی-بجنورد- به دنیا آمدند و به همین دلیل از اسم انتخابی ما که محمد بود، به علی تغییر پیدا کرد که همنام رهبر عزیزمان باشد.

آقای اربابی کی استخدام سپاه شدند؟
در مهرماه سال 1379 استخدام رسمی سپاه شدند.

آیا روزی فکرمیکردید آقا محمدتقی شهید بشوند؟
فکر شهادت ایشان را نمی کردم؛ اما سالها ی آخر زندگی، اخلاق و رفتارهای ویژه ایشان مرا به فکر فرو می برد.

چندبار به سوریه رفتند و آمدند؟
برای بار اول بود که به سوریه اعزام شدند، که بار آخرشان نیز بود و شهید شدند.

ویژگی و اون اخلاق خاص شهید که اینقدر عزیزش کرد و اینقدر بالا بردش که به مقام شهادت رسیدند فکر می کنید چه بود؟
ایمان و ولایتمداری و همچنین اخلاق خوب و خاص ایشان و دیگری حضور قلب در هنگام انجام فریضه نماز و اهمیت به نماز اول وقت.

آخرین باری که شهید رفت چه جمله ای ازشون در خاطرتون هست بعنوان جمله طلایی ؟
اینکه در برابر سختی ها مقاوم و صبور باشم، و قول شفاعت در آخرت را به بنده دادند که هرگز اون صحنه از ذهنم بیرون نخواهد رفت.

خبر شهادت آقا محمدتقی رو از چه طریقی به شما رسوندد؟
از طریق نیروهای سپاه پاسداران که همکاران همسرم محسوب می شدند.

آیا بعد از شهادت آقای اربابی به مشکلی در زندگی برخوردید؟
مشکلات زندگی زیاد است، اما به مشکلی جدی برخورد نکرده ام؛ البته لازمه که بگم بعد از توکل وتوسل به خدای متعال و اهل بیت معصومین(ع) به برکت حضور و حمایت خانواده خودم و همسرم هست که مشکل خاصی زندگی ما را تهدید نمی کند.

چه درخواستی از مسئولین دارید؟
از اینکه به عنوان همسر یک شهید مدافع حرم آل الله هستم افتخار میکنم، و هیچ منتی بر سر هیچکس و هیچ مسئولی ندارم.

چه توصیه ای به جوانان دارید ؟
توصیه میکنم جوانان عزیز از راه و رسم و سیره شهدا درس گرفته و الگوی زندگی خود قرار دهند؛ و همواره پشتیبان ولایت فقیه باشند.

صحبت پایانی :
صحبت خاصی ندارم؛ با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما و میهن اسلامی؛ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

انتهای پیام/محمدصادق بابائی