مرور خاطرات انقلاب ۵۷ در بجنورد/ بخش اول، جوانه های فرهنگی انقلاب
آغاز سال تحصیلی سال ۵۷، با تمام سال هایی که پشت سر گذاشته بودیم تفاوت داشت. خبرهایی که گاه در روزنامه های کیهان و اطلاعات از زدو خورد و تعقیب گریز ماموران با مردم کوچه بازار می نوشتند،تا دستگیری خرابکاران در شهرهای بزرگ!
به گزارش عصر اترک، چند هفته ای نگذشته بود که اخبار تهران و تبریز و قم در سطح دبیرستان ها پیچید و اولین اعتراض های صنفی از مرکز انیستیتو پا گرفت و هر بامداد، در کوچه ها و پشت در حیاط ها، شب نامه های اعتراضی به وضع موجود را می توانستی ببینی که قبل طلوع آفتاب، پخش کرده بودند.
محرم سال ۵۷، حال و هوایی تازه را بر شهر ها حاکم کرده بود و سخنرانان شجاع آن روزگاران، با استفاده از کنایه، سعی در روشنگری مردمی داشتند که در بین آن ها، ماموران مخفی هم پای صحبتشان نشسته بودند.
چندی بعد، با ورود به دبیرستان همه این انتظار را داشتند که در جاکتابی میزهای چوبی و قدیمی، اعلامیه های مختلفی را ببینند که برخی از مدیرها و معاونان در تلاش بودند تا دانش آموزی که اقدام به این کار می کند را بیابند!
راهپیمایی دانش آموزان دبیرستان های پسرانه و بعد دخترانه که جمعیت بی شماری بوده و سری پر شور داشتند، سبب شد تا رهگذران و کسبه، آرام آرام با معترضین همراهی کنند.
دانش آموزان پسر از دبیرستان های دانش، دهقان (شهید حسن آبادی) ، نعیمی، همت و دختران هم از دبیرستان های ایراندخت(سمیه) و ششم بهمن( عصمت) به همراهی دانشجویان انیستیتو که به میدان ششم بهمن(میدان شهید) می رسیدند، پر خروش و یک صدا فریادهای آزادیخواهانه شان به آسمان می رفت و با جمعیتی که از مقابل مسجد حاج آقای امامی( انقلاب) حرکت کرده بودند، یکی می شدند و خیابان های ثریا(آیت الله طالقانی) و شاه( شریعتی) را پشت سر می گذاشتند.
با رسیدن به فلکه ی بش قارداش و دروازه قبله( میدان کارگر)، وارد خیابان شاهرضا( شهید بهشتی) می شدند و به میدان ششم بهمن( میدان شهید) که می رسیدند، دریایی از انسان های آزادیخواه و اندیشمند را می دیدی که محکم و استوار و با مشت های گره کرده، گوش به شنیدن قطعنامه ای می دادند که در محکومیت نظام پهلوی خوانده می شد.
ادامه دارد.....