در سراسر جهان و ازجمله سرزمین پهناور ایران بیش از ۴۵ هزار سد بزرگ(با ارتفاع بیش از ۱۵متر و حجم مخزن بیش از ۳ میلیون متر مکعب) ساخته شده اند و تقریباً نیمی از رودخانه های جهان توسط یک سد بزرگ مهار شده اند .
به گزارش عصر اترک، در حال حاضر در استان خراسان شمالی نیز تعداد 5 سد تحت بهره برداری وجود دارند که با این تعریف از مجموع 5 سد مزبور، سدهای شیرین دره ، بارزوی شیروان و بیدواز اسفراین جزو سدهای بزرگ طبقه بندی می شوند و دو سد چری فاروج و گلیل شیروان هم جزو سدهای متوسط یا کوچک به حساب می آیند . آغاز مطالعات سد بارزوی شیروان مربوط به سال 1331 خورشیدی می باشد و اما عملیات اجرایی آن در سال 1372 شروع شد و پس از نیم قرن انتظار مردم این خطه ، بالاخره درسال 1381 به بهره برداری رسید . سد بارزو در فاصله حدود 40 کیلومتری شمال شهر شیروان ( نزدیکی روستای برزو) ودر یک تنگه واقع بر شاخه ای از رودخانه اترک علیا (رودخانه شیخ امیرانلو – قلجق ) به صورت یک سد بتنی دوقوسی احداث شده و کل حجم مخزن این سد معادل 92 میلیون متر مکعب می باشد . مهم ترین اهداف احداث این سد ، رفع مشکل کم آبی در بخش کشاورزی ، تامین آب شرب ، بهداشت و صنعت و کنترل و مهار سیلاب ها عنوان شده است .
هر یک از صاحب نظران و متخصصین امورآب دلایل و شواهدی را در مورد منافع و مضار احداث سدها بیان می دارند ، برخی فواید احداث سدها را بیش از زیان های آن می دانند و بعضی نیزعکس این موضوع را باور دارند . علی ایحال سد شیروان نیز از آغاز بهره برداری تاکنون فوایدی را برای این منطقه به دنبال داشته و من جمله توانسته است، سیلاب های مخرب رودخانه قلجق را که هرساله زیان های فراوانی به بخش کشاورزی و ابنیه پایین دست وارد می کرد را کنترل نماید ، آب مورد نیاز بخش های صنعت ، شرب و بهداشت شهر شیروان و تعدادی از روستاهای پایین دست و همچنین روستاهای منطقه تکمران ( خارج از حوزه آبخیز سد ) را تاًمین کند و تا حدی تأثیرات مثبتی بر آب و هوای منطقه و جذب برخی از پرندگان و حیات وحش داشته و در زمینه تفریحی وگردشگری مفید واقع شده است و در بخش کشاورزی نیز تا حدی آب مورد نیاز مزارع و باغات روستاهای زیارت و منصوران و برخی روستاهای دیگر را مدیریت و تأمین کرده است .
اما درکنار منافع مزبور، احداث این سد زیان های فراوانی نیز در پی داشته است . یکی از ضررهای وارده ، کاهش شدید آبدهی و یا خشک شدن کامل تعدادی از قنوات و چاههای پایین دست می باشد . چندین رشته قنات در نواحی پایین دست این سد شامل قنوات محمدعلی خان و امان آباد ، میرک آباد خانلق و قناتهای شیروان و سه یک آب مشاهده می شوند . دو قنات میرک آباد خانلق و شیروان در دهه های قبل از احداث سد جزو پرآب ترین قنوات شهرستان شیروان و استان بوده اند و اما در حال حاضر هر دو قنات مورد نظر کاملاًخشک شده و به دلیل افت شدید سطح آبخوان قابل احیاء مجدد نیز نمی باشند . تمام این قنوات یک وجه مشترک دارند، به نحوی که قنات های موصوف ضمن وقوع در حاشیه رودخانه قلجق ، مادرچاه تمام آنها به یکی از مئاندر (پیچ )های رودخانه فوق الذکر متصل و مماس است و از طرفی محدوده اراضی و باغات تحت شرب هر یک از این قنوات ، نقش حوضه تغذیه کننده قنات پایین دست خود را ایفاء می کند و به عبارت بهتر این قنوات زنجیر وار به یکدیگر و رودخانه قلجق متصل و وابسته اند . قبل از احداث سد بارزو ، رواناب ها وسیلاب های رودخانه قلجق نقش مهمی در تغذیه این قنوات و نواحی شمالی آبخوان دشت شیروان بعهده داشتند و از طرفی با آبیاری اراضی و باغات منطقه از طریق رودخانه قلجق و نیز قنوات مزبور ، آب های نفوذی در هر یک از این مناطق باعث تغذیه قنوات پایین دست خود می شدند . به عبارت بهتر ابتکار پیشینیان ما در احداث این قنوات به نحوی بوده که موجب زایش مکرر آب می شده است و کشاورزان از این زایندگی و تولید چندباره آب حداکثر بهره بردازی لازمه را جهت مشروب ساختن باغات و اراضی خود می کردند. اما با احداث سد بارزو و قطع کامل روانابها و سیلاب ها در بخش پایین دست، تمام قنات های موصوف از نقش نفوذ و تغذیه کنندگی این روانابها و سیلاب ها محروم شدند و از سوی دیگر به علت توزیع ناعادلانه و نادرست آب سد شیروان و تخصیص سهم قابل توجهی از آن به بخش شرب و صنعت و... ، سهم به مراتب کمتری به باغات و اراضی روستاهای محمدعلی خان ، خانلق ، میرک آباد و باغ رضوان ، امان آباد ، سه یک آب و حومه شیروان تخصیص داده شد . بروز این مشکلات یعنی کاهش سهم آب این مناطق و قطع کامل سیلاب های رود خانه قلجق در اثر احداث سد و عدم اختصاص سهمی از آب به بخش پایین دست رودخانه ، موجب افت شدید سطح آبخوان در نواحی شمالی دشت شیروان و در نتیجه خشک شدن تدریجی قنوات چند صد ساله مزبور شد. این سوء مدیریت در منابع آب ، اثرات منفی بسیاری چون خشکیدگی و یا رها شدن بخش زیادی از باغات و اراضی روستاهای فوق الذکر و خروج آنها از چرخه بهره برداری و کاهش شدید محصولات زراعی و باغی را در پی داشته است . لازم به ذکر است علاوه بر موارد بیان شده عدم نظارت کافی و بهره برداری بی رویه از آبخوان از طریق حفرچاه های عدیده نیز در افت سطح آبهای زیر زمینی و خشک شدن این قنوات موثر بوده است . خاطر نشان می سازد برابر ماده 44 قانون توزیع عادلانه آب ( مصوب 16/12/1361) چنانچه در اثر اجرای طرح های عمرانی و صنعتی و سدسازی و... در ناحیه یا منطقه ای ، آب قنوات و چاهها ، رودخانه ها و یا چشمه های متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی نقصان یافته و یا خشک شوند ، وزارت نیرو (آب منطقه ای ) مکلف است در چارچوب این قانون نقصان آب را جبران نماید . اما بررسی ها نشان می دهد که در منطقه پایین دست سد بارزو این قانون رعایت نشده و به ویژه به علت عدم تخصیص و جبران آب قنات میرک آباد ، فی الاجبار کشاورزان مربوطه صدها هکتار از اراضی و باغات صدها ساله واقع در پایین دست این قنات را رها کرده و این باغات و اراضی حاصلخیز آبرفتی از چرخه تولید خارج شده اند. با این وصف پس از نیم قرن انتظار و خوشبینی مردم منطقه جهت احداث سد شیروان ، نه تنها چیزی عاید کشاورزان و باغداران نشده است بلکه به تدریج همان منابع قبلی آب و تولیدات کشاورزی و باغی خود را نیز از دست داده اند . این باغات که عمدتاً به صورت تاکستان و یا مخلوطی از انواع باغات میوه توأم با گونه های چوبی مانند سپیدار و صنوبرو... بودند، ضمن ایجاد طبیعتی پاک و زیبا ، نقش مهمی در ایجاد اشتغال و توسعه این مناطق بعهده داشتند که با خشک شدن آنها ، ضمن کاهش تولید محصولات و به ویژه محصول کشمش منطقه، هزاران نفر شغل خود را از دست دادند و زیانهای اقتصادی فراوانی به این مناطق وارد شد و همانطور که همه می دانند محصول کشمش یکی از محصولات مهم صادراتی و ارزآور استان و کشور در بخش کشاورزی محسوب می شود و در دهه اخیر افت شدید محصول کشمش در این مناطق موجب کاهش صادرات استان و در نتیجه کاهش ارز آوری این بخش شده است . بعلاوه با اختصاص سهم آب کشاورزان و باغداران به بخش شرب و صنعت و توزیع ناعادلانه و نادرست آب و عدم جبران آب قنوات و چاههای خشک شده از محل سد ، ضمن خدشه به عدالت اجتماعی موجب عدم امکان برنامه ریزی و مدیریت مزارع و باغات توسط کشاورزان و باغداران شده و تداوم این معضلات و کاهش تولید و تشدید بیکاری و مشکلات معیشتی در این مناطق ، نقش مهمی در تشدید پدیده حاشیه نشینی درحاشیه شمالی شهر شیروان و روستاهای بزرگی مانند روستای خانلق شده است .
از دیگر زیانهای وارده ناشی ار احداث سد شیروان ، قطع کامل سیلاب ها و نیز حقابه رودخانه اترک است و این مهم بتدریج تأثیرات مخربی بر اکوسیستم رودخانه ای ، حیات وحش و اقلیم منطقه می گذارد و بعلاوه محروم شدن کشاورزان پایین دست از سیلاب های رودخانه قلجق و عدم امکان آبیاری باغات و اراضی کشاورزی با این سیلاب ها که نقش مهمی در تقویت خاک بعهده داشتند ، باعث افزایش مصرف کودهای شیمیایی و تأثیرات منفی بر آلودگی آب و خاک و محصولات زراعی و باغی این مناطق و مشکلات بهداشتی مترتب بر آن می شود . با این وصف ضرورت دارد تا متولیان امر یک بررسی کامل و تجدید نظر اساسی در تعیین سهیمه و نحوه تخصیص منابع آب در این منطقه داشته باشند و ضمن جبران خشکیدگی قنوات مزبور ، توامان با استفاده از راهکارهای مناسب نظیر توسعه روش های نوین آبیاری و ترویج کشت گلخانه ای و کشت گونه های با توقع آبی کم و ... امکان توسعه باغداری و کشاورزی در این مناطق را فراهم آورند . بدیهی است نتیجه نهایی اصلاح این روش های مدیریتی ، افزایش تولید و اشتغال و کنترل و کاهش مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی در مناطق پایین دست این سد خواهد بود .
علی ایحال بررسی دقیق سود و زیان های اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی ناشی از احداث این سد و سایر سدهای استان نیازمند تحقیقات و پژوهش های علمی گسترده تری می باشد و اما آنچه که محرز است ، حاکمیت یک اقلیم خشک و نیمه خشک و کمبود آب در استان خراسان شمالی می باشد و مدیران و متخصصین امر برای تأمین آب مورد نیاز جهت توسعه استان می باید با انجام مطالعات کامل و همه جانبه ، ازدوگزینه : 1- احداث انواع سدها توأمان با کاهش زیان های مربوطه به حداقل ممکن و 2- افزایش تولید آب از طریق مدیریت جامع منابع طبیعی درحوزه های آبخیز با مشارکت مردم و تمام ادارات وبخش های ذیربط (با اهدافی چون بهبود پوشش گیاهی طبیعی توأم با برخی اقدامات مکانیکی و سازه ای در جهت افزایش نفوذ نزولات جوی و کاهش سیلابها و در نهایت تغذیه آبخوانها ، افزایش آب چشمه سارها و دبی پایه رودخانه ها و به عبارت بهتر تولید هر چه بیشتر آب ) یکی را انتخاب نمایند و یا بسته به شرایط و ویژگی های حاکم بر مناطق مختلف و با بررسی های علمی و محاسبه دقیق سود و زیان ها ، تلفیقی از دو گرینه فوق الذکر را در سطح حوزه های آبخیزودشت های استان عملی سازند . بدیهی است اجرا و تداوم گزینه های موصوف تنها در صورتی موفق خواهند بود که یک مدیریت صحیح و پایدارعلمی با رعایت چارچوب های قانونی و مبتنی بر واقعیت های طبیعی و انسانی (اعم از آب و خاک ، پوشش گیاهی ، اوضاع اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و... ) بر بخش کشاورزی ، منابع طبیعی و آب و خاک استان اعمال شود .
مهندس بهمن هوشمند ( رئیس اداره مهندسی ومطالعات و دبیرکمیته فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان شمالی – کارشناس رسمی دادگستری در رشته مهندسی آب)
انتهای پیام/